چکیده:
در جامعه ایرانی با تغییرات شگرف اجتماعی اش، هویت و منابع هویت ساز افراد به ویژه جوانان، همیشه مطمح نظر سیاست گذارن فرهنگی و پژوهشگران بوده است. در این میان، تعارضات هنجاری به وجود آمده بین هنجارهای رسمی و غیررسمی از یک سو و هویت مدرن و دینی از سوی دیگر، ما را بر آن داشت که در پژوهش حاضر به مطالعه هویت مدرن و دینی دانشجویان به مثابه جوانان تأثیرگذار اجتماعی، پرداخته و به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که بین هویت دینی و مدرن دانشجویان چه ارتباطی حاکم است؟ جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه تهران با حجم نمونه 380 نفر است. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین هویت مدرن و دینی رابطه معکوس وجود دارد و تمایل پسران به هویت مدرن بیش از دختران است. همچنین یافته ها نشان داد که بین رشتههای دانشکده فنی و رشته های دانشکده هنر در گرایش به ارزش های مدرن اختلاف معنیدار وجود دارد و دانشجویان فنی در مقایسه با دو گروه دیگر و دانشجویان علوم اجتماعی در مقایسه با دانشجویان هنر گرایش بیشتری به ارزشهای مدرن دارند؛ با بررسی ارزشهای دینی نیز آشکار شد که دانشجویان رشته های فنی بیشترین تأثیرپذیری را دارند و همین امر نشاندهنده کیفیت سیال و تعاملگرایانه میان دو دسته از ارزشهای مذکور است که در دانشجویان درونی شده و میتواند برهمزننده پیشبینیها از رفتار دانشجویان در وضعیتهای آتی باشد و هم نویدبخش تعاملی سازنده میان دو دسته از منابع هویت ساز سنتی و مدرن باشد.
Introduction: Student violence is an undeniable social phenomenon in many schools. What is missing in explaining student violence is the school itself. Research on school performance suggests that schools can also act as agents of social exclusion (Booth, 2011; McCluskey, 2008; Osler, 2006). The present study seeks to describe and analyze the forms of exclusion and violence of students and to understand how social exclusion of students creates violence in school. Method: The method of the present study is critical ethnography. The research field is high schools and vocational schools for boys in Sanandaj and schools were selected that, based on information, field observations, and inquiries from informants, experienced the most manifestations of student violence. Among them, 19 individual interviews, 6 group interviews with students and 10 interviews with teachers, deputies and the school principal were conducted.in In performing critical ethnography, an experimental activity has followed the Carspecken research program. Finding: According to the present study, students experience some form of social exclusion through school. Students have their own meanings of social exclusion. Students' experiences of being expelled from school are categorized as "boredom and alienation," "recognition disorder," "disciplinary order," "coalition care policy," and " One-dimensionality of life." Student violence in the three main categories of students, teachers and the school was categorized. Conclusion: violence and social exclusion in school, it is a cycle that is primarily related to the experience of rejection by teachers as well as to places outside the school. Often, students who are excluded from school are also excluded from home. In critical ethnography, after exposing the rejectionist aspects of school, attempts are made to suggest ways to reverse inequality and expel students. From the students' point of view, the duality of special-ordinary schools needs to be deconstructed. By strengthening social skills, teachers should refrain from blaming and rejecting dissident students and repair their relationships with them on the basis of respect. The transition from one-way and monologue education to democratic and participatory education and valuing the knowledge and needs of students is necessary, especially in marginalized and underprivileged areas.
خلاصه ماشینی:
مردم نگاري انتقادي طرد اجتماعي و خشونت ورزي در ميدان مدرسه (مورد مطالعه : دانش آموزان مدارس متوسطه دوم پسرانه شهر سنندج ) 1 اميد قادرزاده 2 شيرزاد رستميزاده تاريخ دريافت : ٩٩/٧/٢٧ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٣/١٤ Doi: 10.
1140 چکيده پژوهش حاضر در نظر دارد تا از طريق توصيف و واکاوي تجربۀ طرد دانش آموزان در ميدان مدرسه نشان دهد چگونه دانش آموزان با مقاومت و ستيز در برابر طرد، به عمل منازعه و خشونت ، به مثابه عملي بامعنا و منازعه اي فرهنگي دست ميزنند؟روش پژوهش حاضر مردم نگاري انتقادي و جامعه هدف آن دانش آموزان دبيرستان هاي مقطع دوم شهر سنندج است که به روش نمونه گيري هدفمند و گلوله برفي تعداد ١٩ دانش آموز براي مصاحبه نيمه ساخته يافته ، انتخاب شدند.
مون و لويد٢ (٢٠٠٥) در مطالعۀ طرد از منظر دانش آموزاني که به طور موقتي يا دائم از مدارس اخراج شده اند، نتيجه گرفته اند که طرد غالبا نتيجۀ برهمکنش رفتارهاي مخل دانش آموزان و کنش هاي غيرهمدلانۀ معلمان به مثابه محرک يا تشديدکنندٔە رفتارهاي مخل و قوانين مدرسه است .
کدگذاري باز و محوري روابط سيستم (رجوع شود به تصویر صفحه) شرايط انضمامي خانه و زندگي: بر مبناي شواهد ميداني، بسياري از دانش آموزان علاوه بر محيط مدرسه ، در خانه نيز شکل هاي نسبتا مشابهي از طرد اجتماعي را تجربه کرده اند.
در مدارس مورد مطالعه نيز دانش آموزان ناهمنوا يا نسبتا ناهمنوا با مدرسه ، از طريق خشونت ورزي نسبت به همنوايان ، مدرسه و معلمان ، دست به کنش هاي نزاع - آميز ميزنند.