چکیده:
یکی از اصول اعتقادی اهل حق ،اعتقاد به زندگی های متوالی یا «دونادون» است. که در نظر مکتبیون(که منشعب از خاندان شاه حیاسی هستند) از جایگاه خاصی بر خوردار است. در نظر اهل حق و مکتبیون، ذات و جوهر حقیقی هر موجودی ،روحِ آن موجود است و جسم برای روح محملی بیش نیست. بعد از جدایی روح از جسم، جسم از بین رفته و تجزیه میگردد و روح باقی میماند و به حیات و سیر کمال خود ادامه میدهد. اهل حق و مکتبیون در کنار اعتقاد به توحید الهی و معاد، اعتقاد دارند که روح برای رسیدن به کمال باید در یک چرخه نسبتاً طولانی( هزار دون) قرار گیرد تا مراحل سیر کمال را طی نماید. مکتبیون بر خلاف سایر خاندانهای اهل حق به تفصیل به انواع سیر کمال در قالب دونادون و چگونگی آن پرداختهاند.پرسش اصلی در این مقاله چگونگی و توصیف دونادون از نظر مکتبیون است.روش تحقیق در این پژوهش،روش مسئله محور مبتنی بر روش مطالعه کتابخانهای است. فرضیه تحقیق بر این است که، دونادون مبتنی بر ادامه حیات بعد از مرگ و در جهت سیر استکمالی روح می باشد، از جمله دلایل این امر چرخه زندگی های متوالی محدود می باشد. یافته های تحقیق نشانگر این است که دونادون باور خاصی است که در بین مکتبیون وجود داشته و از ویژ گی ها ی خاصی از جمله، دیدگاه سیر تکامل روح و انواع آن برخوردار است.
One of the principles of Ahl-e-Haqq belif is the belief in consecutive lives-Doonadoon this principel has aspecial place to the view point of Maktabion- that is branch of Shah Hayasis families from the view point of Ahl-e-Haqq and Maktabion‚the true essence of every creature is the soul of that creature and the body is only aspace for soul .After the seperation of the soul from the body‚the body is gone and the soul remains‚ and it will continue to live and it will grow its perfection. Despit to belief in divine monotheism and the resurrection‚Ahl-e-Haqq and Maktabion believ that the soul should be in a faily long cycle- Hezar Doon- for reaching to perfaction in order to attain perfection. Againts of the other families of Ahl-e-Haqq‚Maktabion have explained all types of perfaction and how to do it more specifically. The main question in this article is how and description of Doonadoon from the view point of Maktabion. The method of this research is descriptive- analytical and based on library study.the research hypothesis is that Doonadoon is based on continuing of life after the death and in the direction of the perfection of the soul‚ one of the reasons for this is the limited consecutive life cycles. The researeach finding indicate that Doonadoon is a particular belive that has existed between Maktabion‚and it has certain characteristics including.Perspective of evolution of the soul and varieties.
خلاصه ماشینی:
و بر اساس اصل دونادون چنين تفاوت ها و مشکلات و پرسش هايي توجيه پذير ميگردد : اگر دون به دون گر نباشد به کار چه کرده پس آن طفل بي کار و بار به صد گونه امراض در بــــدن شـــود مبتــــــلا در ايــن وطن ( جيحون آبادي، ١٨٠:١٣٦١) بر اين اساس ، بيماري و امراض طفل تازه به دنيا آمده ، دستاورد زشتي ها و بد کاري هاي است که روح طفل و يا انسان مبتلا در جامه و جسم هاي پيشين مرتکب شده است : عدالت چنين است در کاينـــات هرآن کس شده بالغ اندر حيات به دون ار کنـــد بد، ببيند بــدي بود عـــدل آن رحمت ايزدي اگر نه کسي بـــد نکرده به دهـر چرا مبتــلا گردد از طوف قهر يقين بوده آن طفل عاصي به پيش شده مبتلا اين دم از جرم خويش ( جيحون آبادي،١٨٠:١٣٦١) و اگر ميبيني که در اين جهان بسيار ظالماني هستند که در خوشي و نعمت زندگي ميکنند و بسيار افراد پرهيزگار وجود دارند که هميشه در سختي و تنگنا قرار دارند و دمي آسايش ندارند و هميشه « خسته از زحمتي»ميباشند همه اينها بر قاعده «دون به دون » است : دگر بيني آنکس بد است در جهان کند ظلم بسيار بر مردمـــــان به جاي آن ظلم و آن کار بـــــد خداوند به او خير و رحمت دهد يکي ديگري بيني اندر جهــــان هميشه تقي بوده و پاک جــان نبينـــــد به دنيـــــــا دمي راحتي هميشه بــود خسته از زحمتي اگر دون به دون زمان نيست راست خداو د جا(عهدمل ان ا،و٠ک٨ج١ا-س١ت ١) پس انسان در گرو دسترنج و کردارهاي خود ميباشد، اگر بدي کند، نتيجه بدي را خواهد ديد و اگر خوبي کند،از پاداش و ثمره آن بهره مند خواهد شد.