چکیده:
نسبت هنر و دین همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است و هر یک از زاویۀ دید خود بدان نگریستهاند. در نزد اندیشمندان اسلامی، بهطور کل، هنر و دیندارای پیوند عمیقی دارند. از طرفی هنر بهعنوان یک منبع درسی در نظام تعلیم و تربیت کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس، لازم است تا منطبق بر اندیشۀ اسلامی باشد تا بتواند موجبات تحقق حیات طیبه را برای متربیان فراهم بیاورد. هدف پژوهش حاضر تبیین هنر در اندیشۀ اسلامی و دلالتهای آن در اهداف آموزش هنر است. روش پژوهش، تحلیلی و استنتاج قیاسی است. بدین صورت که ابتدا هنر در نگرش اسلامی تبیین شده و سپس به استنتاج اهداف آموزش هنر پرداخته میشود. یافتهها بیانگر آن است که زیباییشناسی اسلامی دارای دلالتهایی در ترسیم اهداف آموزش هنر در تعلیم و تربیت اسلامی است. از جمله، اهدافی که بهدست آمد عبارت از حقیقتجویی، کمالگرایی، عقلانیت و پرورش خلاقیت است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هنر در نگرش اسلامی از جایگاه بالایی برخوردار است و ترسیم دقیق اهداف آموزش هنر میتواند به تعالی آموزش هنر جهت تحقق مراتب حیات طیبه یاری رساند.
Thinkers have always considered the relationship between art and religion, and everyone has looked at it from their own point of view. For Islamic thinkers in general, art and religion have a deep connection. On the other hand, art as a textbook is of great importance in the country’s education system. Accordingly, it is necessary to conform to Islamic thought to provide the means for realizing a good life for educators. The purpose of this study is to explain art in Islamic thought and its implications for the purposes of art education. The research method is analytical and deductive inference. In this way, first, art is explained in the Islamic view, then the goals of art education are inferred. Findings indicate that Islamic aesthetics has implications in drawing the goals of art education in Islamic education. Among them, the goals achieved are truth-seeking, perfectionism, rationality, and fostering creativity. The research results indicate that art has a high position in the Islamic attitude, and accurate drawing of the goals of art education can help the excellence of art education achieve the levels of the good life.
خلاصه ماشینی:
اسماعيلي (١٣٩٤) نيز در پژوهشي با عنوان «بررسي رابطۀ هنر و دين از منظر سيد حسين نصر و سيد مرتضي آويني » به اين امر پرداخته است که سيد حسين نصر، منشأ هنر اسلامي را مطابق تعريف سنت ، ريشه در آموزه هاي وحياني مي داند.
مفتوني و نوري (١٣٩٧) نيز در پژوهشي با عنوان «بررسي تطبيقي نظريۀ فارابي و بوعلي سينا پيرامون هدفمندي هنر و کارکرد سرگرمي ، شگفتي و لذت در آن » به اين امر پرداخته اند که سعادت غايي انسان ، هدف اصلي هنر و هنرمند باشد، سرگرمي و التذاذ نفس جايز است و هر انساني به ميزان رفع خستگي و تجديد قوا براي تلاش مجدد در راه سعادت قصوا مي تواند از آن بهره مند شود.
اينک مي توان گفت هنرمند مسلمان در خلق اثر هنري خود مهارت فني خود را با شناختي که از شهود معنوي سرچشمه گرفته درمي آميزد و در پي تعامل بين صورت و معنا و برطرف کردن نيازهاي روح و جسم انسان است و برخلاف هنر غرب که به دو شکل هنرهاي زيبا و هنرهاي کاربردي تقسيم شده ، هنرمند اسلامي با تمام اشرافي که بر اصول و مبادي زيباشناسي دارد اثري مي سازد که کاملا کاربردي نيز است .
هنرمند مسلمان همچنين براي بيان حقايق والا از نماد ياري مي گيرد و با صورت خيالي و قوة خيال و تخيل خود عالم نامحسوس را با رمز پيدا مي کند و هنر محسوس او يک امر غيرمحسوس مي شود و يکي از عالي ترين نمونه با بيان نمادين در هنر اسلامي ، خطوط کتيبه اي است که به صورت بنايي کار شده و ايجاد فضاهاي مثبت و منفي فقط تکرار کلمات آل ، محمد، علي نبوده و او در طراحي اين نوع آثار، بياني بيشتر از تزيين داشته است .