چکیده:
پژوهش حاضر به تحلیل میزان اثرگذاری مولفه شتاب دهنده مالی بر ادوار تجاری اقتصاد ایران از طریق لحاظ کردن اصطکاک مالی موجود در فرایند اخذ اعتبارات بانکی اختصاص دارد. علاوه بر این، ورود نسبت کفایت سرمایه بانکها به مدل پژوهش، نقش ترازنامه بانکها را نیز در بروز اصطکاک مالی اقتصاد ایران وارد مدل میکند. ضعف اعتبارسنجی مشتریان بانکی در ایران موجب میشود که برای درک صحیح اصطکاک مالی در نظام اعتباری به جای بکار بردن الگوریتم بازرسی بانکهای اعتباردهنده و پوشش هزینههای آنها از طریق نرخهای متفاوت بهره، از رویکرد مبتنی بر محدودیت وثایق استفاده شود. به این منظور، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) منطبق با ویژگی های ساختاری اقتصاد ایران طراحی و با استفاده از رویکرد بیزین و دادههای فصلی در دوره زمانی 1399: 1-1388: 1 برآورد میشود. نتایج حاکی از آن است که در نظرگرفتن بخش مالی به فهم دقیقتر نوسانات ادوار تجاری اقتصاد ایران منجر میشود. این موضوع با مقایسه توابع واکنش آنی متغیرهای اصلی مدل در دو سناریو با درجات مختلف اصطکاک مالی مشخص میشود. همچنین، نتایج نشان میدهد که تغییرات ناشی از لحاظ کردن مولفه شتاب دهنده مالی در اثرگذاری تکانههای پولی و بهرهوری بیش از سایر تکانههای مورد بررسی محسوس است.
The present study attempts to analyze the effect of the financial accelerator component on the business cycles of the Iranian economy by considering the financial friction in the process of obtaining bank loans. In addition, the inclusion of banks chr('39')capital adequacy ratio in the model enters the role of bankschr('39') balance sheets in the occurrence of financial friction in the Iranian economy. Weak credit rating of bank customers in Iran makes it possible to use a document-based approach to properly understand the financial friction in the credit system, instead of using the inspection algorithm of lending banks and covering their costs through different interest rates. For this purpose, a dynamic stochastic general equilibrium model (DSGE) is designed in accordance with the structural features of the Iranian economy, and is estimated using the Bayesian approach and seasonal data in the period 2009-2020. The results indicate that taking the financial sector into account leads to a more accurate understanding of the fluctuations of business cycles in the Iranian economy. This is determined by comparing the instantaneous reaction functions of the main variables of the model in two scenarios with different degrees of financial friction. The results of the study also show that the changes due to the financial accelerator component in the impact of monetary shocks and productivity are more noticeable than other shocks.
خلاصه ماشینی:
ضعف اعتبارسنجی مشتریان بانکی در ایران موجب میشود که برای درک صحیح اصطکاک مالی در نظام اعتباری بهجای بکار بردن الگوریتم بازرسی بانکهای اعتباردهنده و پوشش هزینههای آنها از طریق نرخهای متفاوت بهره، از رویکرد مبتنی بر محدودیت وثایق استفاده شود.
علاوه بر این، لحاظ کردن اصطکاک مالی ناشی از کانال ترازنامه بانکها و در نظرگرفتن شاخص نسبت کفایت سرمایه بانکها میتواند درک کاملتری از اثرگذاری سازوکار شتابدهنده مالی بر اقتصاد ایران ارائه > همانطور که گفته شد، عدم تطابق مدلهای مبتنی بر اعتبارسنجی بانکها و اعمال نرخهای بهره متنوع با نظام بانکی کشور ایران موجب کارایی پایین مطالعات پیشین در ارزیابی اثر شتابدهنده مالی بر چرخههای تجاری اقتصاد ایران میشود.
در این پژوهش، بر پایه ادبیات موضوع و شواهد تجربی اقتصاد ایران اثبات این فرضیه مورد توجه قرار میگیرد که پدیده اصطکاک مالی بر میزان اثرگذاری شوکهای پولی و حقیقی بر اقتصاد و در نتیجه توابع واکنش آنی متغیرهای اصلی مدل موثر است.
در نهایت، پس از استفاده از پارامترهای کالیبرهشده و توزیعهای مناسب پیشین برای پارامترهای تخمینزدهشده در تخمین، اثرگذاری سازوکار شتابدهنده مالی مورد بررسی قرار میگی > مبانی نظری پژوهش< > نظریه شتابدهنده مالی در اقتصاد کلان بر این ایده استوار است که شوکهای منفی به اقتصاد ممکن است با بدتر شدن شرایط بازار مالی تقویت شو 6 r"/>r"/> (1988)، ضمن انتقاد از موضع اق Steady State Blanchard & kahn Impulse Response Functions Dynare Calibration Gertler کلان در خصوص بخش مالی، این فرض نظریه اقتصاد کلان که در اغلب موارد نوسانات سیستم مالی را ملایم میداند و آنها را به عنوان واکنشهای منفعلانه به چرخههای اقتصادی تصور میکند، مورد انتقاد قرار میدهد.