چکیده:
مفهوم رفتار عقلایی برای علم اقتصاد و توضیح آن درباره سازوکار (مکانیسم) بازار و تعادل عمومی اهمیت اساسی دارد. از سوی دیگر، بین محدودیت عقلانیت و ایده یادگیری از خطا ارتباط منطقی وجود دارد. این مقاله با توضیح مفهوم رفتار عقلایی در اقتصاد نئوکلاسیکی و ارتباط آن با فرضیه انتظارات عقلایی به دو پرسش پاسخ میدهد: آیا یادگیری از خطا نقشی در مفهوم نئوکلاسیکی رفتار عقلایی دارد؟ اگر نه، آیا ایده یادگیری از خطا میتواند کمکی به توسعه مفهوم رفتار عقلایی در علم اقتصاد کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، معنای انتخاب عقلایی که در اقتصاد نئوکلاسیکی طرح شده و نقدهایی که بر آن توسط نظریه های انتخاب تحت شرایط نااطمینانی و اقتصاد رفتاری وارد شده است، مورد بررسی قرار می گیرند. سپس، استفاده عقلایی از اطلاعات و ارتباط آن با مفهوم رفتار عقلایی مطرح می شود و مسئله یادگیری از خطا در این چارچوب مورد واکاوی قرار می گیرد. در نهایت، نظریه عقلانیت پوپر به عنوان «باز بودن به نقد» و یادگیری از خطا در قالب حدس و ابطال مطرح میگردد و از نقدهای دو اقتصاددان اتریشی، یعنی هایک و کریزنز، درباره مفهوم نئوکلاسیکی رفتار عقلایی برای تفهیم این مطلب که نظریه عقلانیت پوپر میتواند معنای رفتار عقلایی را در علم اقتصاد توسعه دهد، بهره گرفته میشود.
The concept of rational behavior has a significant role in economics and its analysis of market economy and general equilibrium. On the other hand, there exists a logical relation between limits of rationality and learning from error. With explaining the concept of rational behavior in the neoclassical economics and its relation with the rational expectation hypothesis this article addresses the following two questions: First, has the idea of learning from error played a role in the formation of neoclassical concept of rational behavior? If not, secondly, can the idea play a role in improving the meaning of rational behavior in economics? In response to these question, the article reviews the following discussions: (a) the neoclassical concept of rational behaviors is reviewed and the critiques of behavioral economics and the theories of choice under uncertainty are discussed, (b) the rational usage of information and its relation with the meaning of rational behavior are examined, and in this context the importance of the idea of learning from error is explored, and (c) Karl Popper’s theory of rationality as openness to criticism and its consequence for the idea of learning from error in terms of conjecture and refutation will be discussed. The article finally uses the Austrian economists’, i.e. Hayek and Krizner, critiques regarding the neoclassical concept of rational behavior in order to show that Popper’s theory of rationality can improve the concept of rational behavior in economics.
خلاصه ماشینی:
Diminishing Marginal Utility Calculus of Variations Non-Stochastic (Deterministic) Static Behavioral Economics اقتصاد رفتاری و معنای رفتار عقلایی هدف اصلی بحث حاضر آن است که نشان دهد چگونه اقتصاد رفتاری مفهوم نئوکلاسیکی رفتار عقلایی را از دیدگاه روانشناختی مورد نقد قرار میدهد و ارتباط این نقدها با نقش ایده یادگیری از خطا در مفهوم رفتار عقلایی در علم اقتصاد چه میتواند باشد؟ در پژوهشی تحت عنوان اقتصادی رفتاری: گذشته حال و آینده، تالر 1 (۲۰۱۶) چنین استدلال میکند که اقتصاد رفتاری از ترکیب روانشناسی و اقتصاد شکل گرفته است.
با توجه به این نکات، ظرفیت محدود شناختی کارگزار امکان یادگیری را برای او فراهم میآورد، اما هنوز با ادعایی که کارگزار میتواند نقاط بهینه حداکثرکننده مطلوبیت یا سود را بدون خطا تشخیص دهد فاصله زیادی د > با توجه به ملاحظات فوق، نظریه چشمانداز که نظریه انتخاب تحت شرایط محدودیت ظرفیت شناختی و نااطمینانی را مورد بازنگری قرار میدهد و در عمل جایگزینی برای مفهوم نئوکلاسیکی رفتار عقلایی بهشمار میآید (Kahneman & Tversky, 1979)، باید افزود اگرچه نظریه مطلوبیت انتظاری ابزاری قوی برای تحلیل تصمیمگیری در شرایط نااطمینانی است، برای مدتی طولانی روشن بود که رفتار فرد در هر دو زمینه آزمایشگاهی و در چارچوب بازار نسبت به پیشبینیهای مدلهای ساده مطلوبیت انتظاری انحراف دارد.
اما در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بدیلهای مختلفی مطرح شدند که قابلذکرترین آنها نظریه چشمانداز ارائهشده توسط کانمن و تورسکی (۱۹۷۹) > با توجه با مباحث پیشین درباره اقتصاد رفتاری و تاکید آن بر محدودیتهای شناختی کار Some Kind of Rule of Heuristic Expected Utility (EU) Theory Von Neumann & Morgenstern اقتصادی، اکنون بهتر میتوان رابطه بین مفهوم نئوکلاسیکی رفتار عقلایی و نظریه تعادل عمومی نئوکلاسیکها را درک کرد.