چکیده:
نظریۀ طنز زبانۀشناختی رابرتلیو، یکی از نظریات کامل زبانشناسی در باب طنز است که پیش از رابرتلیو تحت عنوان نظریۀ «انگارۀ معنایی» توسط ویکتور راسکین مطرح گردید و با واکاویها و نقد گوناگون مواجه شد که یکی از آنها الگوی رابرتلیو میباشد؛ لیو معتقد است طنز زبانشناختی از نوع غیر زبانشناختی آن متفاوت و جداست و این تنها ابهام است که سبب میشود طنزی، ویژگی زبانشناختی به خود بگیرد؛ این ابهامات در سه حوزۀ آوایی، واژگانی، نحوی و کاربرد شناختی رخ میدهد. بهرام صادقی برای طنزآمیز کردن حکایات خود از مجموع انگارههای زبان شناختی نیز بهره برده است. نتیجۀ این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی بهدست آمده است نشان میدهد نظریۀ انگارۀ معنایی رابرتلیو و چهارچوب نظری آن تا حدود بسیار زیادی با آثار طنز بهرام صادقی همخوانی دارد.
Robert Lillo's Theory of Linguistic Comedy is one of the complete linguistic theories of humor that was first put forward by Robert Raskin under the concept of "semantic paradigm" by Viktor Raskin. It is distinct and distinct from the non-linguistic one, and this is the only ambiguity that lends humor to the linguistic feature; these ambiguities occur in three phonetic, lexical, syntactic, and cognitive applications. BahramSadeghi also used linguistic paradigms to humorize his anecdotes. The results of this research, obtained by the descriptive-analytical method, show that Robert Lieu's semantic theory of theory and its theoretical framework are largely consistent with Bahram Sadeghi's satirical works.The results of this research, obtained by the descriptive-analytical method, show that Robert Lieu's semantic theory of theory and its theoretical framework are largely consistent with Bahram Sadeghi'ssatiricalworks.
خلاصه ماشینی:
بررسي طنز در آثار بهرام صادقي براساس نظريۀ رابرت ليو با تأکيد بر (سنگر و قمقمه هاي خالي و ملکوت ) 3 فرشته مرادي ١، دکتر نوازالله فرهادي ٢، دکتر محمد شفيعي چکيده نظريۀطنززبانۀشناختيرابرت ليو،يکيازنظريات کامل زبان شناسيدرباب طنزاست که پيش ازرابرت ليوتحت عنوان نظريۀ«انگارةمعنايي»توسط ويکتورراسکين مطرح گرديدوبا واکاويهاونقدگوناگون مواجه شدکه يکيازآنهاالگويرابرت ليوميباشد؛ليومعتقداست طنز زبان شناختيازنوع غيرزبان شناختيآن متفاوت وجداست واين تنهاابهام است که سبب ميشود طنزي،ويژگيزبان شناختيبه خودبگيرد؛اين ابهامات درسه حوزةآوايي،واژگاني،نحويو کاربردشناختيرخ ميدهد.
طنزيکي ازتازه ترين مباحث تحقيقاتي زبان شناسي نيزهست که امروزه باانجام پژوهش هايزبانيدربارةطنز،تحول وپيشرفتينوين دراين زمينه فراهم آمده است در واقع امروزه ظهورپژوهش هايزبان شناختيپيرامون طنزبه عنوان يک پيشرفت نوين در زمينۀتحقيقات طنزمحسوب ميشودوزبان شناسان ازديدگاه هايمختلف به بررسياين مقوله ميپردازند.
الگوي رابرت ليو نظريۀانگارةمعناييطنز،اولين نظريۀکامل زبان شناسيدرباب طنزبه شمارميرودکه با 151 / نگارش کتاب «مکانيسم هايمعناييطنز»درسال ١٩٨٥توسط راسکين معرفيشد،گرچه اين نظريه به نام ويکتورراسکين معروف است ،امابه نظرميآيدپيش ازراسکين درسال ١٩٧٩به پايه هاياين نظريه اشاره شده باشد،درکتاب «مکانيسم هايمعناييطنز»راسکين بيان ميکندکه يک نظريۀزبان شناختيطنزبايداين حقيقت راکه برخيمتن هاخنده دار هستندوبرخيديگرخنده دارنيستند،توجيه کندوويژگيهايزبان شناختيخاص اين متون رابررسينمايد(ر.
رابرت ليو،طنزهايکلاميرابه دوبخش زبان شناختيوغيرزبان شناختي تقسيم کرد ومعتقداست که طنزهايزبان شناختي،برخلاف گروه دوم بنابه فراينديکه دراصول يک زبان صورت ميگيرد،ساخته ميشوندوبرپايۀنوعي ابهام آوايي،واژگاني،نحوي يا کاربردشناختيشکل ميگيرند،اماطنزهايزبان شناختيرخدادهاييهستندکه شرايط معمول محيط رابرهم ميزنندچون وصف رخداديدرجهان ،خارج ازحيطۀزبان وواژگان هستند،چنانکه انسان درشناخت خودازمحيط پيرامون ،همواره نظم وترتيب خاصيرا / 152 برايهمۀفرايندهاورخدادهايجهان درذهن ذخيره کرده وانتظارات وواکنش هاياودر برخوردباهمين رويدادهابراساس همان شناخت موجوددرذهن شکل ميگيرد،حال هنگاميکه انسان دربرخوردبايکيازرويدادهاحس کندکه آن نظم معمول وهميشگي ناگهان برهم خورده است ،غافلگيرميشودوبازتابيمتفاوت ازهميشه بروزميدهدکه خنده يکيازاين واکنش هاست ودرچنين حاليآن بينظميراميتوان طنزناميد(ر.