چکیده:
جهانهای ممکن مبحثی بینارشتهای است که بهرهگیری از آن بهعنوان یک الگوی شناختی کارآمد در جهت معنادهی به آثار داستانی دیریاب کارکردهای فراوانی دارد؛ خصوصاً داستانهای مدرنی که در آنها شاهد از هم گسیختگی و فروپاشی طرح روایی داستانها و همچنین چندپارگی ذهنی شخصیتهای داستانی هستیم. به همین منظور نگارندگان در پژوهش حاضر با استفاده از شیوۀ تحلیل محتوا و به روش کتابخانهای به دنبال پاسخ به این سؤالات هستند که در داستان ملکوت انواع جهانها و درگاههای ورود به آنها چگونه شکل میگیرند و چه کارکردهایی دارند؟ داستان ملکوت هر چند به ظاهر دچار آشفتگی است؛ اما جهانسازیهایی که در نتیجۀ عناصر مختلف متنی ایجاد میشوند، سبب میشود تا آشفتگی و بیمعنایی که در روساخت آن دیده میشود، ملغی گردد و انسجام و درهم تنیدگی بیشتری حاصل شود. نکتۀ قابل توجه این است که چنین جهانهای ممکنی توسط راوی تصویرساز و یا روایتشنوی تداعیگر که درک و دریافتهایی متفاوت از متن خواهد داشت، ایجاد میشود. علاوه بر این آنچه که در داستانهای مدرنی همچون ملکوت امکان ورود از جهان واقعی داستان را به جهانهای ممکن فراهم میسازد، شخصیتهایی هستند که دچار نوعی استحالۀ ذهنی و روحی شدهاند و گستردگی زمانی و مکانی برای آنان حاصل میشود. بدین طریق از بعد زمان و مکان، فراتر میروند و با نوعی فضای فرازمانی و فرامکانی مواجه میشوند. در نتیجۀ چنین مواردی است که آمادگی لازم برای ورود به دیگر جهانها فراهم میشود. بهواسطۀ کشف جهانهای ممکن و درگاههای داستان ملکوت ابهامزدایی صورت میبندند و همۀ این جهانهای به ظاهر سیال و منفک از یکدیگر به یک نقطۀ اتصال یعنی ملکوتی شدن خواهند رسید
Possible worlds is an interdisciplinary subject that can be used as an effective cognitive model to make sense of long-distance fiction; Especially modern stories in which we see the disintegration and collapse of the narrative plot of the stories as well as the mental fragmentation of the fictional characters. To this end, the authors in the present study, using the method of content analysis in a library method, seek to answer the questions of how the types of worlds and the gateways to them are formed in the Malakout story and what functions they will have? The story of the Malakout, though seemingly chaotic, but the globalizations created by the various textual elements cause the chaos and nonsense seen in its superstructure to be abolished and greater coherence and entanglement achieved. It is noteworthy that such possible worlds are created by ourselves as an illustrator and producer narrator or an associative narrator who will have different perceptions of the text. In addition to what makes it possible for modern stories such as the Malakout to enter the possible worlds from the real world of the story, there are characters who have undergone a kind of mental and spiritual transformation and are given a wide range of time and space. In this way, they go beyond the dimension of time and space, which has a real plan, and encounter a kind of extra-temporal and trans-spatial space. It is as a result of such cases that the necessary preparation for entering other worlds is provided. By discovering possible worlds and gateways to the story of the Malakout, ambiguity becomes possible, and all of these seemingly fluid and separate worlds will reach a point of connection, that of becoming a kingdom.
خلاصه ماشینی:
١. مقدمه اصطلاح «جهان های ممکن » (Possible World) و مفاهیم مرتبط با آن که امروزه پژوهشـگران ادبی با کاربست آن به بررسی آثار داستانی میپردازند، از جمله مفاهیمی محسوب مـیشـود که از علوم دیگری همچون منطق موجهات و فیزیک کوانتوم بـه عاریـت گرفتـه شـده و در حوزة ادبیات و بالاخص روایت شناسی (Narrative Science) بـه یـک الگـوی ادبـی کارآمـد برای درک بهتر آثار داستانی بدل شده است .
داسـتان ملکـوت به عنوان یک نمونه داستان مدرن عرصۀ حضور چه جهان هایی است ؟ درگـاه هـایی کـه ایـن جهان ها را به هم پیوند میدهند، چه عواملی هسـتند؟ جهـان هـا و درگـاه هـای کشـف شـده چه نقشی در درک جهان داستان ایفا میکنند؟ متناسب با سؤالات ذکر شـده فـرض بـر ایـن است که ملکوت به عنوان یـک داسـتان مـدرن بـا داشـتن شـگردهایی همچـون پایـان بـاز، عدم قطعیت و سیالیت ، تأویل پذیری و نسبیگرایی، سبب برداشت هـایی چندگانـه از جهـان متن میشود که همگی این موارد زمینه ساز ایجاد جهـان هـایی مـیشـود کـه بـه مـوازات بـا یکدیگر در داستان حضور دارند.
» (همان :٢٣)، باز هم عزرائیل بودن دکتر حاتم به ذهن متبادر میشود؛ زیرا ایـن سفرها با پای پیاده ، در دل کجاوه ها، با اسب ها و در اتومبیل ها همگی بر مـیگردنـد بـه نـوع مرگ شخصیت های داستان که هر کدام در زمانی و به شکلی متمایز میمیرند و در این میـان تنها دکتر حاتم است که هنگام جان دادن همۀ شخصـیت هـای داسـتان حضـور دارد.