چکیده:
با زوال سلسله مغولان در ماوراءالنهر، رابطه حکومت و شیوخ صوفی وارد مرحله جدیدی گردید به گونهای که در دوره تیموریان صوفیان نقشبندی از نفوذ سیاسی قابلتوجهی در جامعه، بازار و دربار برخوردار شدند. هرچند نقشبندیه با برآمدن محمد خان شیبانی و سقوط تیموریان، بهویژه در سمرقند، ضربه سختی را متحمل شدند، اما آنها نه تنها در صحنه سیاست ماوراءالنهر باقی ماندند، بلکه ضمن برقراری ارتباطی پیوسته و پردامنه با دربار شیبانیان، توانستند نقش مهمی در معادلات قدرت در این دوره ایفا کنند. چرایی و چگونگی تداوم این ارتباط مسئله این مقاله است. بنا بر یافتههای این پژوهش، ظهور حکومت شیعه مذهب صفویه در ایران و اتحاد اولیه بازماندههای تیموری با آن، به ارتباط شیبانیان با شیوخ سنیمذهب نقشبندی ضرورت میبخشید. افزون بر این، اختلافات داخلی میان خاندانهای نقشبندی، علایق و منافع محلی و اقتصادی آنها و نیز مخالفتهایی که عمدتا از جانب اهل شریعت متوجه آنها بود، شیوخ مذکور را به برقراری ارتباطی بیش از پیش با حکومت سوق میداد. منازعات داخلی خاندانهای ابوالخیرخانی بر سر قدرت نیز بهویژه پس از عبیدالله خان در ورود شیوخ بانفوذ نقشبندی به عرصه سیاست مؤثر بود.
Following the decline of the Mongol dynasty in Transoxiana, the relationship between the rulers and the Safi sheikhs entered a new phase, so that during the TimarEds period, NaqshbandE Safis enjoyed considerable influence in the society, the b§z§§r and the court as well. Although NaqshbandEyya suffered a severe blow with the rise of Mohammad Kh§n Sheib§nE and the fall of the TimarEds, especially in Samarqand, they not only remained in the Transoxiana politics, but also were able to play an important role in the power equations during this period, while establishing a continuous and extensive relations with the court of the Sheib§nEds. The question of present study is why this relationship continued. According to the findings, both the emergence of the SafavEd ShEEte rule in Ir§n and the initial coalation of the TimarEds' remnants with it necessitated the relations of the Sheib§nEds with the SunnE NaqshbandE sheikhs. Moreover, conflicts within the NaqshbandE houses as well as their local and economic interests, led sheikhs to establish greater contacts with the Sheib§nEds. The internal struggles of the Abu al-Khairkhan’s descendants for power, especially after the death of 'Ubaidullah Khan, was effective in the entry of influential NaqshbandE sheikhs into politics.
خلاصه ماشینی:
عواملي چون تسلط ظهيرالدين بابر بر ماوراءالنهر به کمک صفويه شيعه مذهب و تغيير در سياست هاي ديني شيبانيان، کنشهاي اقتصادي و اختلافات داخلي شيوخ نقشبندي، مخالفت هاي اهل شريعت با صوفيه و همچنين رقابت سنتي ايالات بخارا و سمرقند بر حضور سياسي شيوخ نقشبندي در دوره شيبانيان مورد بررسي قرار گرفته است .
شيوخ نقشبندي و محمد خان شيباني پيش از سلطه بر ماوراءالنهر اگرچه اطلاعي از ارتباط قبايل ازبک با نقشبنديه قبل از به قدرت رسيدن شيبانيان در ماوراءالنهر در دست نيست ، اما شواهدي وجود دارد که نشان ميدهد نوادگان ابوالخيرخان ازبک )د ٨٧٢ه( از پيش با شيوخ نقشبندي و به طور خاص شاخه اي از نقشبنديه آشنايي داشتند که در سمرقند به پيشوايي خواجه عبيدالله احرار )د ٨٩٥ه( توسعه يافته بود.
اقدامات خان شيباني اگرچه ، نفوذ سياسي خاندان احرار در سمرقند را تا حد زيادي کاهش داد، با وجود اين ، حضور شيوخ نقشبندي در عرصه سياست که در دوره حيات خواجه عبيدالله احرار مبناي نظري لازم را نيز يافته بود، توسط اخلاف معنوياش ادامه يافت و بزودي برخي از آنها، چه در دوره حکومت خود خان شيباني و چه در دوره جانشينانش، به نفوذ و جايگاه بالايي دست يافتند.
به نظر ميرسد جداي از دسيسه هاي مخالفان مولانا محمد قاضي، عامل مهم ديگري نيز در مواضع خان شيباني نسبت به شيوخ نقشبندي مؤثر بود که ريشه در تغييرات سياسي منط قه و اهميت جايگاه مذهب در اين دوره داشت .