چکیده:
کرامات عرفا و حکایتهای مربوط به آنها حجم وسیعی از قصههای عرفانی را تشکیلمیدهد و یکی از مباحث کلیدی متون عرفانی فارسی بهشمارمیرود. در یک طبقهبندی کلّی انواع مختلف کرامات به سه گونه اصلی اِخبار از غیب، اشراف بر ضمایر و تصرف در عالم هستی تقسیمبندی میشوند که هرکدام شامل چندین گونه فرعی میباشند. یکی از گونههای فرعی کرامات اِخبار از غیب، تشخیص ویژگی حرام یا شبههناک بودن لقمه و غذا از طریق فراست و با تعلیم الهی است. این کرامت برپایه این اعتقاد صوفیان بناشدهاست که اگر همه عالم را خون مطلق فرابگیرد مؤمن از آن جز حلال نمیخورد. در این کرامت، عارف بدون هیچ نشانهای و گاه با نشانههایی همچون جنبیدن رگ انگشت، دراز نشدن دست بهسوی حرام، احساس سیری و پایین نرفتن لقمه حرام از گلو، ندارسیدن به دل، سخنگفتن طعام حرام، دیدن سیاهی، نجاست و خونابه در غذا و... همراه است. گاهی مخالفان عرفا از این شیوه برای امتحان و آزمودن حقانیت آنها استفادهمیکردند و غالباً پس از تشخیص عارف، استغفارکرده و از مریدان عارف میشدهاند. در این مقاله سعیشدهاست ضمن گردآوری، دستهبندی و تحلیل اینگونه از کرامات در کتب عرفانی متقدم، به نمونههایی متأخر از این کرامت نیز اشارهشود.
The miracles of mystics and their related anecdotes constitute a large volume of mystical stories and is one of the key topics in Persian mystical texts. In a general classification, different types of miracles are divided into three main types: Notification of the unseen, aristocracy of insides, and possession of the universe, each of which includes several sub-types. One of the sub-types of the miracles of notification of the unseen is the recognition of the forbidden or suspicious nature of the morsel and the food through food and divine instruction. This dignity is based on the Sufi belief that if absolute blood covers the whole world, the believer will eat nothing except halal. In this dignity, the mystic without any signs and sometimes with signs such as moving a finger vein, not reaching for the forbidden, feeling full and not going down the forbidden morsel from the throat, calling to the heart, speaking of forbidden food, seeing blackness, Impurity and blood in food and ... is associated. Opponents of mystics sometimes used this method to test their legitimacy, and often, after being recognized as a mystic, they sought forgiveness and became mystics' followers. In this article, while collecting, classifying and analyzing such miracles in earlier mystical books, it has been tried to point out recent examples of this virtue.
خلاصه ماشینی:
در اين كرامت، عارف بدون هيچ نشانهاي و گاه با نشانههايي همچون جنبيدن رگ انگشت، دراز نشدن دست بهسوي حرام، احساس سيري و پايين نرفتن لقمه حرام از گلو، ندارسيدن به دل، سخنگفتن طعام حرام، ديدن سياهي، نجاست و خونابه در غذا و...
» (رك: آزاديان، 1385: 65-69) اساس اين كرامت برپايه تأكيد فراواني است كه در قرآن كريم، احاديث و متون ديني بر روزي حلال و اجتناب از خوردن طعام حرام و شبههناك شدهاست.
مهمترين نشانههاي تشخيص طعام حرام براي عرفا عزّالدين كاشاني در مصباحالهدايه در باب ورع، يكي از مصاديق ورع را دقت و مراقبت در انتخاب و خوردن غذاي حلال ميداند كه برخي با دلايل ظاهري و برخي «به تعليم و تعريف الهي» به آن پيميبرند و دراينباره كرامت حارث محاسبي را مثالميزند: «بعضي از مشايخ به تعليم و تعريف الهي نه به علم ظاهر، وجه حِلّ و حرمت اشياء دانستهاند، چنانك نقلاست از حارث بن اسد المحاسبي كه بر طرف انگشت وسطاي او رگي بودي كه چون دست به طعام شبهت درازكردي آن رگ برجستي و بدان تعريف حرمت طعام بدانستي و نخوردي.
زدن جنين بر شكم مادر اين نوع كرامت در تذكرهالاولياء عطار به بايزيد و سفيان ثوري نسبتدادهشدهاست كه در حالت جنيني نيز غذاي حرام و حلال را تشخيص ميدادند و در شكم مادر شروع به جنبيدن و تپيدن ميكردند تا مادر آن غذا را بيرون ميانداخت يا از صاحب آن حلاليت ميطلبيد: واقعه او (بايزيد) با او همبَر بوده است از شکم مادر.