چکیده:
بالا رفتن نرخ اعتیاد در زنان یک واقعیت تلخ است، نمیتوانیم استراتژی انکار و بیاعتنایی را در این زمینه پیش بگیریم. در حالی که اعتیاد زنان بنا به ملاحظات اجتماعی، دست اندرکاران مربوطه را از رویارویی مستقیم منع میکند. تا وقتی که مواجهه مستقیم با اعتیاد زنان صورت نگیرد نمیتوان به نتایج موفقی در این زمینه دست یافت. هدف این مقاله گسترش راههای تفکر در مورد درک و درمان اعتیاد زنان میباشد. دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای جمع آوری و به روش فراتحلیل بررسی شده است. برای تبیین دادههای ارائه شده از نظریه ی رشد استفاده شده است و نتایج در پنج سطح تنظیم شده و پیشنهاد اجرایی فراهم میآورد. نتایج مطالعات انجام شده نشان میدهد اعتیاد زنان از مناطق فقیر و حاشیه نشین به مناطق عام تر مانند باشگاههای ورزشی و سالنهای آرایشی کشیده شده است. یکی از موانع درمان اعتیاد زنان برچسبهای اجتماعی به آنان است و این مساله باید حل شود تا زنان جسارت مراجعه به مراکز درمانی را پیدا کنند. زنان معتاد حق دارند به عنوان معتاد شناخته شده و درمان شوند. فرصتها و امکانات برابر برای زنان و مردان معتاد به معنی همسان بودن الگوی پیشگیری و درمان اعتیاد زنان و مردان نیست. این دیدگاه پیچیدگیهایی دارد. زنان با مردان در تجربه بیکنترلی در مصرف مواد یکسان هستند اما روند و شرایط اعتیاد آنها یکسان نیست. پذیرش و مطالعه اعتیاد زنان به عنوان یک واقعیت اجتماعی، هم در پیشگیری و درمان و هم در بازپروری آنان مهم است و ضروری است با دیدی بلند مدت به این آسیب اجتماعی نگاه کنیم.
It is a bitter reality that rising addiction rates in women, in this regard we can not
afford ignore and disregard the strategy. On the social consideration for Abuse Women
prohibits the relevant stakeholders from directly confronting. When is not done
directly to the face of addiction women will not achieved successful results in this
field. The purpose of this paper is to expand ways of thinking about understanding and
treatment of addiction women. Contents are authored by attribution Methods and
evaluated to the met-analysis approach. Addiction Women has reached more common
areas such as sports clubs and hair salons from Poor and marginalized areas. The
social Labels on the addicted women are one of Barriers to treatment of addicted
Women. This problem must be resolved so that women have dared to refer to
treatment centers. Addicted women have the right to both be recognized and treated as
an addict. Mining of equal opportunities & Services for addicted women is not
identical pattern of prevention and treatment of men and women. This viewpoint is
complexities. Women like men who are experience of uncontrolled over drug use. But
they are not the same as drug addiction trends and conditions. Admissions and
Cognition of addiction female as a social reality is important to prevention, treatment
and rehabilitation of them. We need to look at addiction in women with long term
vision.
خلاصه ماشینی:
برخورداری از جامعه سالم مستلزم شناخت و تشخیص مستمر نابسامانی هاي موجود و مخاطرات پیش رو در زندگی اجتماعی است طبق گزارش های جهانی سالانه دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC)؛ اعتیاد، براي زنان امروز در هر جامعه ای به عنوان معضلی حاد، در کمین است، از این رو احتمال سرایت چنین آسیب های اجتماعی و ناهنجاری های رفتاری از نظر مدیران کشوری نیز دور نمی ماند.
اگرچه ممکن است از نظر عوامل خطرساز، شباهت هایی میان زنان و مردان وجود داشته باشد ولی توجه به آسیب های اجتماعی زنان به دلیل نقش تربیتی که به عنوان مادر در استحکام بخشیدن نظام اجتماعی ایفا می کنند، همچنین تأثیر جسمی و وراثتی که در تولد و سلامت نسل های آتی دارند از اهمیتی افزون تری در سلامت جامعه برخوردار است.
زنان مصرف کننده مواد از نظر زمینه ها و نیاز های روانی و اجتماعی ایجادکننده اعتیاد نیز با مردان معتاد تفاوت دارند.
برای تحلیل جنبه های ارتباطی اعتیاد زنان این موضوع مطرح است که انسان تنها به وسیله قدرت هاي کشش روانی - جسمانی مرتکب عمل مجرمانه یا آسیب زا نمی شود بلکه سفارش، تلقین و سرمشق ها نیز باعث گرایش فرد به ارتکاب اعمال ضداجتماعی می شوند.
نگاه جامعه به زنان معتاد در مقایسه با مردان معتاد، متفاوت است چرا که جامعه به این زنان به عنوان "دوچندان منحرف" نگاه می کند: مصرف مواد به خودي خود به معنی تخطی از هنجارهاي اجتماعی است، اما علاوه بر آن، زنان با اعتیادشان، از حدود انتظارات سنتی در مورد نقش همسر، مادر و پرورش دهنده خانواده هم تجاوز می کنند.