چکیده:
واقعیات تجربی استنباط شده از تحقیقات انجام یافته در خصوص آثار مدیریت سود بر اقتصاد شرکتهای بورسی نشان میدهد که وقوع مدیریت سود همواره موجبات تحمیل هزینههای هنگفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به شرکتها و سازمانهای مختلف فراهم میآورد. نقش مدیریت سود بر بحرانهای مالی شرکتها بیانگر شکست مدلهای پیشبینی مدیریت سود میداند. پژوهش حاضر این شکست را در شناسایی متغیرهای توضیحی و طراحی تجربی مدل میداند، عواملی که این پژوهش در تلاش برای بهبود آنها است. در این تحقیق 13 متغیر موثر بر مدیریت سود واقعی و 56 متغیر موثر بر مدیریت سود تعهدی وارد مدل گردید. با توجه به خروجی نتایج میتوان بیان داشت مدیریت سود در شرکتهای بورسی ایران معضلی چند بعدی است؛ چرا که متغیرهای مرتبط با شاخص سودآوری، نقدینگی و بدهی بر این نوع مدیریت اثرگذارند. چند بعدی بودن عوامل موثر بر این فرآیند الزام هماهنگی میان سیاستگذاران بازارهای مالی و سرمایه را خواهد طلبید تا موجبات تعدیل و کاهش مدیریت سود در بورس اوراق بهادار را کاهش دهند.
Empirical facts derived from research done on the effects of earnings management of listed companies shows that the economy of earnings management has always impose huge costs on economic, social and political experts provide organizations of all sizes. The role of crisis management on financial profit represents earnings management considers failure prediction models. The present study considers this failure in identifying explanatory variables and experimental model design, factors that this research is trying to improve.In this study, 13 variables affecting real earnings management and 56 variables affecting accrued earnings management were included in the model. According to the output of the results, it can be said that profit management in Iranian stock companies is a multidimensional problem; Because the variables related to profitability, liquidity and debt index affect this type of management.The multidimensionality of the factors influencing this process will require coordination between financial and capital market policymakers to reduce the effects of adjusting and reducing earnings management in the stock market.
خلاصه ماشینی:
به عبارتي در تخمين يک الگوي مناسـب ، همواره يکي از دغدغه هاي اسـاسـي نااطميناني انتخاب متغير اســت ؛ به عنوان مثال در تحقيق حاضــر متغيرهاي بيشــماري وجود دارد که مطالعات مختلف پيشين هر کدام به بررسي اثر چند مورد از آن ها بر مديريت سود پرداخته اند؛ بنابراين الگوهاي مختلف براي بررسي اثر عوامل تعيين کننده بر مديريت سود وجود دارد که در مطالعات پيشين به آن ها اشاره شده است ؛ اما پاسخ به اين سوال که کدام الگو مناسب تر است ، مبهم است .
فيروزيان نژاد و همکاران (١٣٩٨)؛ استراتژي شرکت ها در انتخاب رويکردهاي مديريت سود: کاهش ريسـک يا افزايش ارزش سـهام بدين نتيجه دسـت يافتند که يافته هاي پژوهش نشـان مي دهد که بين رويکرد مديريت سود تعهدي و واقعي با ارزش بازار سهام رابطه مثبت معناداري وجود دارد و شرکت ها از اقلام تعهدي اختياري و اقلام واقعي جهت تأثير مثبت بر ارزش بازار ســهام اســتفاده مي کنند و اين موضوع ارتباطي با ريسک سيستماتيک شرکت ندارد.
اين در حالي است که در مطالعات انجام گرفته در داخل کشور از مدل هايي خطي با پارامترهاي تخميني ثابت جهت بررسي رابطه بين مديريت سود واقعي و تعهدي و دست کاري قيمت استفاده شده است (کوپ و کوريبيليس ، ٢٠١١).
١٧) Aysha Asim, Aisha Ismail, ٢٠١٩, Impact of Leverage on Earning Management: Empirical Evidence from the Manufacturing Sector of Pakistan, Journal of Finance and Accounting Research, ,Vol ١ No ١ ١٨) Bruns, W.
, Earnings management through real activities manipulation, Journal of Accounting and Economics, ٢٠٠٦, ٤١: ٣٣٥-٣٧٠.