چکیده:
اهمیت تنوع ادیان، بعنوان واقعیتی عینی و انکارناپذیر مورد توجه است. لازمه چنین زیستی دستیابی به فهمی همدلانه از خودی و دیگری است. چنین فهمی بر بازشناسی متغیرهای مهمی چون اشتراکات و اختلافات انسانی، اخلاقی، فرهنگی و دینیِ خودی و دیگری مبتنی است. به لحاظ نظری، از پرسشهای پیشروی بازشناسی زیست ما در جهان متنوع دینی، پرسش از حقانیت و نجات و تفاوتهای آن در سنتهای مختلف دینی است. یعنی عطف توجه به دیگری دینی، مساله حقانیت نگاه دینی خودی و دیگری را مطرح میسازد و اینکه راه نجات و رستگاریِ کدامیک معتبر و اصیل است. لذا ادعای تحقیق آن است که پذیرش واقعیت تنوع ادیان، به لحاظ عملی، ضرورت عینی همزیستی مسالتآمیز، تکیه بر اخلاق جهانی و توسل به منطق گفتگو را پیشروی ما قرار میدهد. نتیجه نظری و عملی توجه به مساله تنوع ادیان، به رسمیت شناختن وجودی دیگری دینی و پایبندی به لوازم عملی و واقعی آن، یعنی اقبال به صلح، مدارا و مشارکت متقابل، و التزام به لوازم نظری آن یعنی دوری از نگرش انحصاری به سنت دینی خود و پذیرش حقانیت و امکان نجات برای دیگری دینی به درجات متفاوت تشکیکی است. نتیجه نظری، منطقی و الهیاتی مربوط به سنت دینی خود نیز میتواند یافتن افقهای تازه برای بازشناسی نکات ارزشمند نگرش دینی خود و بازیابی روحیه اصلاح در آن دسته از باروهای دینی سنت خودی است که نیازمند بازسازیاند.
Religions diversity is an unavoidable and objective fact. We also live within such a fact. The requirement of such a living is to acquire a common understanding of the self and the Other. Such an understanding is relied on rethinking of some significant factors like moral, humanly, cultural and religious commonalities and differences of the self and the Other. There are, theoretically, some questions ahead related to rethinking our living in the world of religious diversity, questions concerning truthiness and salvation, their differences in diverse religious traditions. In fact, paying attention to the religious Other, is projected the problem of our and others’ approaches to truthiness, and that which path of salvation is correct and authentic? Welcoming to the fact of religions diversity, theoretically, recognizing to us the objective necessity of peaceful coexistence, relying on global ethics, and appealing to the logic of dialogue. Theoretical and practical result of paying attention to religions diversity is to recognizing legitimacy of the religious Other, and obligating to its practical and factual involvements, that is welcoming to peace, tolerance and reciprocal participation, and avoiding of exclusivism regarding our religious tradition, and accepting some levels of truthiness and salvation for the religious Other. Theoretical, logical and theological results pertained to our religious tradition can find new horizons for recognizing valuable teachings of our religious tradition, and can reminf us those of our religious beliefs that is needed to reform. In short, religions diversity and seeing it really without our guided presuppositions, is led to openness of our horizons, participating with others regarding spreading peace and global coexistence, common understanding of each other religious traditions, developing global ethics and divine grace among all creatures of God.
خلاصه ماشینی:
چراکه کم رنگ شدن تدريجي فاصله هاي زماني، مکاني، فرهنگي، نژادي و ملي اعضاي جامعه کوچک جهاني و مواجهه هر روزه آنها با همديگر در عرصه فعاليت هاي سياسي، فرهنگي، حقوقي، علمي، اجتماعي و غيره ، ما را با اين پرسش بنيادي نظري مواجه ميسازد که در اين دنياي متکثر و متنوع ، نسبت خودي با ديگري چيست ؟ خودي و ديگري در قبال همديگر چه وظايف و حقوقي دارند؟ چگونه بايستي به سنت ديني ديگري ديني نگريست ؟ او به سنت ديني ما چه نگاهي دارد؟ و اينکه ميزان و نحوه بهره مندي ما و ديگري ديني از موهبت حقانيت ديني و رستگاري الهي چيست ؟ از جهت عملي نيز با پرسش هايي خاص مواجه هستيم : چه امکان و نحوه هاي ارتباط و همزيستي ما با ديگري ديني وجود دارد؟ آيا نگرش خصمانه نسبت به ديگري مجاز است يا نگرش صلح آميز؟ تکليف منافع و مصالح و آموزه هاي فرهنگي، ديني و ملي ما در مواجهه با ديگري ديني چيست ؟ چه زماني و چگونه ميتوان از منطق گفتگو با ديگري استقبال کرد؟ آيا بايستي به نتايج منطقي گفتگو با ديگري التزام داشت يا اينکه ميتوان گفتگو را با پيش فرض ها و اهداف خاصي تعقيب کرد؟ چنين سوالاتي اهميت حياتي مواجهه ما با ديگري ديني را نشان ميدهد که در جهان مملو از تنوعات ديني داراي ابعاد و لايه هاي پيچيده دروني و بيروني است .
در اين تحقيق تلاش ميشود عمدتا روي اين پرسش تمرکز شود که نوع نگاه و نگرش ما به ديگري ديني با نظر به تنوع اديان ، بايستي داراي چه الزامات نظري و عملي باشد؟ براي پاسخ به اين پرسش ، لازم است متغيرهايي مانند ماهيت تنوع اديان ، پيامدهاي نظري و عملي آن ، اشتراکات و تفاوت هاي خودي و ديگري ديني، اصول اخلاقي و انساني جهانشمول حاکم بر زندگي بشري، ضرورت هاي بازتعريف از حقانيت و نجات در جهان کنوني، و اهميت همزيستي مسالمت آميز و ضرورت اقبال به گفتگوي اديان و سنت هاي ديني ديگر مورد بررسي قرار گيرد.