چکیده:
انسانها از زمانی که پا به عرصه حیات میگذارند تا ابد با پدیدههای لذّت و سعادت مواجه هستند. این دو مفهوم بسیار به هم نزدیکاند ولی تفاوت عمده باهم دارند و آن این که لذّت در موارد لحظهای نیز به کار میرود و سعادت صرفاً در مورد لذّتهای پایدار یا نسبتاً پایدار کاربرد دارد. ابنسینا و ملاصدرا این دو مفهوم را کاملاً از یکدیگر جدا و متمایز کردند و برای آنها تعریفهای جداگانهای ارائه کردند. میان لذّت و سعادت ارتباط عمیقی وجود دارد. نفسشناسی تأثیر مستقیمی بر لذّت و سعادت دارد. با توجه به قوای ادراکی نفس، مراتب مختلفی برای لذّت و سعادت در نظر میگیرد که از میان آنها لذّت عقلانی و سعادت عقلانی یا روحانی را از جهت مدرَک، مدرِک، و کمیت و کیفیت برتر از بقیه لذّتها و سعادتها میداند. و از میان قوای نفس تنها قوای عقلانی است که با مرگ از بین نرفته و در عألم آخرت سعادت و لذّت نهایی توسط آن رقم میخورد. روشی که در این مقاله استفاده شده است توصیفی و تحلیلی است و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانهای است.
From the time human beings are born, they are forever confronted with the phenomena of pleasure and happiness. These two concepts are very close but there are major differences and that is that pleasure is also used in momentary cases, and happiness is used only for lasting or relatively lasting pleasures. Ibn Sina and Mulla Sadra completely separated these two concepts and provided separate definitions for them. There is a deep relationship between pleasure and happiness. Psychology has a direct effect on pleasure and happiness. According to the perceptual powers of the soul, it considers different levels for pleasure and happiness, among which it considers intellectual pleasure and intellectual or spiritual happiness in terms of evidence, proof, and quantity and quality of superior than other pleasures and happiness. And among the powers of the soul, it is the only intellectual power that has not been destroyed by death, and in the world of the hereafter, ultimate happiness and pleasure will be determined by it. The method used in this article is descriptive and analytical and the method of collecting materials is library.
خلاصه ماشینی:
وي لذت را ادراک کمال وجود که امري مشکک است ميداند و معتقد است که کمال قواي حيواني موجود در انسان نيل به مقتضيات ملائمات خاص اين قوه است و کمال قواي مخصوص به انسان ( بما هو انسان ) نيل به مقام تجرد تام و تنزه از ملائمات قواي حيواني و به فعليت رساندن نفس ناطقه انساني است که حقيقت سعادت از منظر وي ، نيل به برترين مرتبه کمال قابل فرض براي نفس انساني است (ملاصدرا، ١٣٨٨، ج ٢: ٣٩).
سعادت و شقاوت دنيوي حقيقي نيست چون اگر ممکن بود کسي در زندگي هميشه لذت ببرد او کاملا سعادتمند بود ولي از آن جا که زندگي بدون درد و رنج نيست ميتوان گفت سعادتمند در اين جهان کسي است که لذت هاي وي از نظر کيفيت و کميت نسبت به آلامش بيشتر ميباشد و در آن دو ويژگي لحاظ ميشود: برتري کيفي و دوام کمي.
ملاصدرا در اين باره ميگويد: «بدان که وجود خير و سعادت است ، اما احساس وجود نيز خير و سعادت است ، ولي وجودها در کمال و نقص بر يک ديگر برتري داشته و گوناگون هستند.
(in Persian) Ibn Sina, Hussein Ibn Abdullah (1997) Signs and warnings, Qom: Publication of Rhetoric.
(in Persian) Ibn Sina, Hussein Ibn Abdullah (1999) "Mahiya al-Salwa", published in a collection entitled Islamic Philosophy, Vol. 35.
(in Persian) Ibn Sina, Hussein Ibn Abdullah (1999) "Treatise on the Covenant", this treatise was published in a collection entitled Islamic Philosophy, Vol. 42.