چکیده:
عناصر داستانی، اجزا و عناصری هستند که در قالب خاصی ریخته میشوند تا بهطور منظم و همآهنگ و در جهت تامین هدفی فکری حرکت کنند. پیرنگ یکی از مهمترین این عناصر به شمار میآید. عنصر پیرنگ در داستانهای واقعی قرآن کریم ـ با اختلاف در کمیت، کیفیت و نحوه کاربردـ قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است. لذا در پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی پیرنگ «لاری وای» و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی طرح داستان حضرت آدم (ع)، ابراهیم (ع)، داوود (ع)، هود (ع)، و مریم (س) پرداخته میشود تا بخشی از جلوههای هنری این داستانها را نمایان شود. یافتههای این جستار بیانگر این است که طرح تمامی داستانهای مذکور بر اساس رابطهی علّی و معلولی و به گونهای است که داستان به هر شیوهای که بیان شود، شروع، میانه و پایانی روشن دارد. همهی داستانها در پایبندی به جنبهها و عناصر روایتگری و داستانپردازی از مقدّمه گرفته تا گرهافکنی، بحرانزایی، گرهگشایی و پایانبندی، از ساختی مطلوب و پردازشی ویژه برخوردارند؛ به گونهای که با بهرهمندی از بافتی هنرمندانه و ساختاری محکم و دلنشین در کنار توجّه به تصویرگری زنده و پویا، صحنهپردازی صادقانه و با تکیه بر روابط علّی و معلولی معقول نوعی منحصر به فرد از داستانپردازی را خلق نمودهاند. همهی داستانها از طرحافکنی مناسب و طبیعی برخوردارند. نکتة دیگر دربارة طرح و کنشهای داستانها، گزینش بجا و مناسب مهمترین حوادث و پرهیز از درازگویی است. چنانکه گاه یک موقعیّت بسیار پیچیده و بغرنج با کوتاهترین جملههای ممکن بیان میشود.
Fictional elements are components that are cast in a certain format to move in an orderly and harmonious manner and to achieve an intellectual goal. Plot is one of the most important of these elements. The plot in real stories of the Holy Quran - with differences in quantity, quality and method of application - can be identified, analyzed and evaluated. Therefore, in the present study, the story of Prophets Adam (PBUH), Ibrahim (PBUH), Davoud (PBUH), Hood (PBUH), and Mary (PBUH) has been studied relying on the plot pattern of "Larry Way" and using descriptive-analytical method so that some of the artistic effects of these stories is reveald. The findings of this article indicate that the plot of all the mentioned stories is based on a causal relationship and in such a way that the story has a clear beginning, middle and end in any way it is told. All stories have a desirable structure and special processing in adhering to the aspects and elements of narration and storytelling, from the introduction to denouement, crisis-making, conplication and ending; In such a way that a unique type of storytelling has been created by using an artistic texture and a strong and pleasant structure along with paying attention to vivid and dynamic illustration, honest staging and relying on reasonable causal relations. All stories have a proper and natural plot. Another point about the plot and actions of the stories is the appropriate selection of the most important events and the avoidance of longevity. As sometimes a very complex situation is expressed in the shortest possible sentences.
خلاصه ماشینی:
لذا در پژوهش حاضر با تکيه بر الگوي پيرنگ «لاري واي» و به روش توصيفي-تحليلي به بررسي طرح داستان حضرت آدم (ع )، ابراهيم (ع )، داوود(ع )، هود(ع )، و مريم (س ) پرداخته مي شود تا بخشي از جلوه هاي هنري اين داستان ها را نمايان شود.
(مستور، ١٣٨٧: ١٤) در اين پژوهش تلاش شده طرح داستان هاي حضرت آدم (ع )، ابراهيم (ع )، داوود، هود، و (ع ) (ع ) مريم (س ) بر اساس نظريه ي پيرنگ لاري واي تحليل و بررسي شود.
٢. پيشينه ي تحقيق تاکنون در مورد بررسي ساختار روايت و پيرنگ داستان هاي قرآن کريم مطالعات و پژوهش هاي متعددي صورت گرفته است که مهمترين آنها عبارتند از: (ع ) مالک عبدي و همکاران در مقاله اي با عنوان «بررسي نظام طرح داستان حضرت ابراهيم در قرآن کريم ، با تکيه بر نظريه ي پيرنگ لاري واي» به مديريت دقيق وگزينش مناسب اطلاعات ، خلق معما و تعليق پي درپي در کمترين حجم متن و کنش ، همسويي کنش ها و وحدت حوادث پرداخته اند.
در اين پژوهش بر آنيم تا با تکيه بر الگوي معرفي شده به بررسي طرح کلي داستان هاي حضرت آدم ، (ع ) ابراهيم (ع )، داوود(ع )، هود(ع ) و مريم (س ) بپردازيم .
طرح شناسي هاجر و اسماعيل ماجراي هاجر و اسماعيل در قرآن کريم بر يک طرح کلي استوار است و کنش هاي مرتبط با ماجرا در اين روايت طرحي بدين شرح دارد: فرآيند آغازين : ابراهيم (ع ) به دستور خداوند فرزند و همسرش را در بياباني دور دست و بي آب و علف رها ميکند.