چکیده:
ازجمله مسائلی که در مقوله تربیت جنسی مورد توجه قرار گرفتهاست سن آغازین تأثیرپذیری جنسی در افراد است. اندیشمندان علوم تربیتی با رویکردها، مبانی و روشهای مختلف به سراغ این مسأله رفته و به دنبال پاسخی برای آن هستند. یافتن پاسخ برای این مسأله خود سبب رفع این چالش میشود که اساسا مقوله تربیت جنسی را از کدام مرحله رشدی فرزندان باید آغاز کرد. حال سؤال اصلی این پژوهش این است که آیا بر اساس رویکرد فقهی و استنباطی میتوان از متون قرآنی و روایی به کشف سن تأثیرپذیری جنسی در انسان دست یافت و بگوییم فرزندان از این دوره دارای تحریک پذیری و تأثیر پذیری جنسی هستند؟ برای جواب به این سوال، متون قرآنی و روایی مربوط به این موضوع را به روش کتابخانهای جمع آوری کرده و آنها را در ذیل آرای فقهاء به روش تحلیلی – توصیفی مورد بررسی قرار میدهیم.
One of the issues that has been considered in the category of sexual education is the initial age of sexual influence on children. Educational scientists have approached this issue with different approaches, principles, and methods and are looking for an answer to it. Finding an answer to this question will solve this challenge of what stage of sexual education children should start with. Now, the main question of this study is whether, based on the jurisprudential and inferential approach, it is possible to discover the age of sexual influence on human beings from Qurʾānic texts and narrations and to state that during this age children experience arousal and influence. To answer this question, we have collected Qurʾānic texts and narrations related to this issue through the library method and examined them under the opinions of the jurists in an analytical-descriptive manner.
خلاصه ماشینی:
بهطور مثال در ذیل مبحث تعیین سن بیداری جنسی، این مسأله ایجاد میشود که مقولۀ تعلیم و تربیت جنسی از چه زمانی باید مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد؟ یا این مسأله که آیا غریزۀ جنسی ازنظر شدت غَلَیان و بیداری دارای دورههای رشدی مختلف است؟ در کتب روانشناسی مراحل رشد انسان را قبل از بلوغ معمولاً به سه دورۀ طفولیت (تولد تا دوسالگی)، کودکی اول (دو تا ششسالگی) وکودکی دوم (شش تا دوازدهسالگی) تقسیم میکنند و برای هرکدام از این دورهها ویژگیهای روانشناختی و زیستشناختیِ خاصی بیان کردهاند (جمعی از مؤلفان،1370، 228-230).
اما نکتۀ حائز اهمیت این است که نسبتبه پدر عبدالله هم یعنی حسینبن زید، توثیق خاصی وجود ندارد، جز اینکه گفته شدهاست از امام صادق و امام کاظم روایت ذکر کردهاست و رشد و تربیت او در خانۀ امام صادق علیه السلام صورت گرفتهاست (حلی، 1417ق، 51).
اما نسبتبه خود روایت میتوان گفت که گرچه اسماعیل پسر موسیبن جعفر ثقه است، اما نسبتبه موسیبن اسماعیل که از سلسله راویان این حدیث است هیچ توثیق خاصی وارد نشدهاست و در کتب رجالی تنها برای او کتابی ذکر کردهاند و گفتهاند محمدبن اشعث از او روایت نقل کردهاست (طوسی، بیتا، 455).
اما اینکه کودک در کدام دورۀ سنی دارای این ملاک (قدرت وصف) است، خود محل نزاع است و درواقع ما در تعیین سن بیداری جنسی بهدنبال همین موضوع هستیم که آیا کودک ممیز یا غیرممیز قدرت تجسم مناظر و شرایط جنسی و و تأثر از آن را دارد یا خیر؟ در کنار آرای فقهی مذکور که موافق شمولیت حکم اجتناب از جماع دربرابرِ کودکان هستند، برخی بنابه ادلۀ خود معتقند که غیرممیز مشمول این حکم نمی باشد.