خلاصه ماشینی:
"در ضمن باید کوتاه سخن گفت:صحبتهای طولانی،هم والد و هم کودک را خسته میکند و تأثیر کلام را از بین میبرد؛مثلا: «عزیزم،من میفهمم که تو چقدر دلت میخواد یک دوچرخهء بهتر داشته باشی،اما امکان خرید یک دوچرخهء بهتر و البته گران برای ما وجود نداره،پس بهتره صبر کنی تا وقتی که وضع بهتری پیدا کردیم،شاید بتونیم آن را بخریم.
گفتنی است که روشها و رویکردهای مختلفی وجود دارد تا به وسیلهء آنها والدین به گوش دادن به بچهها و درک احساسات و افکارشان ترغیب شوند،ولی یک تفاوت اساسی بین این رویکردها و شیوهها با رویکرد شنیدن به شیوهء مؤثر وجود دارد و آن این که در اکثر این روشها سرعت نتیجهگیری مهم است،یعنی هر چه بیشتر مکالمات خلاصه شوند و به یک جواب برسیم.
یک شنوندهء خوب بودن هم میتواند لذتبخش باشد، این که انسان نیاز دیگری را به گفتن درک کند و با تمام وجود سعی در همدلی و فهم او داشته باشد(به ویژه اگر گوینده کودک ما باشد،یعنی کسی که نسبت به او احساس مسئولیت و البته عشق و محبت میکنیم).
نکتهء مهم دیگر این که گاهی لازم است به کودک کمک کنیم تا نظریات و عقاید و قدرت تفکر خود را بسط دهد، یعنی او را تشویق کنیم تا راه بهتری بیابد و اگر راهحل یا پیشنهادی دارد،مطرح کند.
اصل مهم دیگری که باید به آن توجه کرد وگرنه دردسرساز میشود این است که شیوهء شنیدن بهطور مؤثر و پاسخ ده،تنها زمانی کاربرد دارد که کودک دلیلی برای خواست یا مخالفتش داشته باشد؛در مواردی مانند مثال قبلی،خواست کودک بیدلیل و بیمنطق مینماید و نیازی به بحث دربارهء آن نیست."