چکیده:
میتوان مرحوم آیتالله مهدویکنی را یکی از پیشگامان طراحی و پیادهسازی ایده تولید علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران دانست. وی علم دینی را نظامی معرفتی مبتنی بر جهانبینی اسلامی و اصول حقوقی اعتباری با ریشههایی فلسفی و کلامی میداند و بر این باور است که استخراج و استنباط این نظام معرفتی، با رهیافتی فقاهتی در مواجهه با متون دینی امکانپذیر است. از دیدگاه وی در این مواجهه نباید از تلاقی یافتههای علم مدرن و سکولار با متون دینی و پرسشهای حاصل از این تلاقی غفلت ورزید. ایشان بسندهکردن به نظریهپردازی در تولید علم دینی را ناتمام تلقی نموده و از اینروی پای از دایره تئوریپردازی فراتر نهاده و با تاسیس نهادی علمی، دست بهکار تطبیق و پیادهسازی آن نظریه در قالب برنامه آموزشی ـ پژوهشی مدونی گردید. هویت خاص این نهاد در مسیر تولید علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی را میتوان حاصل نگاه ویژه ایشان به اهداف، ساختار، برنامهریزی درسی، معلم و متعلم دانست. از مهمترین شاخصههای این نگاه میتوان به برنامهریزی تلفیقی با رویکردی میان رشتهای، پیوند عملی حوزه و دانشگاه، تقدم تعلیم و تزکیه دینی بر تولید علم، جریانسازی علمی، برگزیدن و تربیت هدفمند نیروی انسانی (اعم آموزگار و آموزنده) و... اشاره کرد. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای به بررسی مبانی و مولفههای دیدگاه و تجربه ایشان میپردازد.
خلاصه ماشینی:
به طور خلاصه مي توان هويت علوم انســاني ـ اجتماعي اسلامي را از ديدگاه مهدوي کني در عبارت ذيل خلاصه کرد: علوم انســاني ـ اجتماعي اســلامي عبارت اند از نظام هايي منسجم از محمولات و مســائل (توصيفات و تبيين ها و تفســيرها يا تجويزها و بايد و نبايدها) با محوريت فعل ارادي انســان که با بهره گيري از روش هايي (تحــت حاکميت انگاره يگانگي دانش ، رهيافت فقاهتي و بدون نفي کارکرد تجربه هاي بشــري در منطقه سکوت ) از منبــع اصول تکويني و حقوقي اســلامي و با جهت گيــري الهي و تقيد بر حفظ و رعايت ارزش ها و محدوده ها، اولويت ها و ترجيحات شــرعي ، در فضاي انديشه و زيست اسلامي نشئت يافته است .
» (مهدوی کنی, ۱۳۷۹: ۱۷۸) برای روشنتر شدن این دیدگاه لازم است تا چیستی اصول نظری و حقوقی اسلام و فرآیند تأثیر آنها بر علوم انسانی - اجتماعی در انديشه و آثار ایشان مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
» (مهدویکنی» ۱۳۷۹: ۱۸۰) با توجه به اعتباری بودن و در نتیجه اختلاف برداشتها از این اصول بهعنوان زیربناء برای نیل به علوم انسانی - اجتماعی اسلامی لازم است تا این اصول از منابع اصیل دینی استفاده گردد تا مسائل حاصل از آن نیز متصف به اسلامیت شود: «اصول حقوقی, اصولی است که از طرف قانونگذار تشریع میشود که علیالقاعده باید متناسب با اصول تکوینی و فلسفی بوده و از آن نشئت گیرد.