چکیده:
نظامسازی بهمعنای شناسایی و طراحی الگوهای کلان و تنظیمکننده متغیرهای دخیل در یک شبکه ارتباطی است. ماهیت این موضوع، بهگونهای است که یک دانش خاص را نمیتوان متولی پرداختن به آن قرار داد، بلکه باید آن را موضوعی فرارشتهای دانست که دانشهای مختلف در یک آمیزش بین رشتهای میتوانند آن را محقق کنند. آیتالله سیدمحمدباقر صدر از جمله اندیشمندانی است که موضوع نظامسازی و کشف نظاموارههای جامعه انسانی را مطرح نموده و از دریچه دانش فقه به این مقوله پرداخته است. لذا در این نوشتار مبادی انسانشناسانه مؤثر در مؤلفههای فقهی نظامساز با تأکید بر آراء آیتالله سیدمحمدباقر صدر مورد بررسی قرار میگیرد تا تأثیر دانشهایی همچون کلام و فلسفه در تحلیلهای نهایی دانش فقه پیرامون موضوعاتی همچون جایگاه مردم در حکومت و نسبت آنها با ولیامر آشکار شود. نوآوری این نوشتار از اینجهت است که با توجه به قرائت نوین شهید صدر نسبت به «انسان شناسی» دینی، میتوان قرائتی از ابتناء نظامسازی فقهی بر مبادی انسانشناسانه و مقوله اعتباریات شریعت ارائه نمود. این فرآیند مجموعه معارف فلسفی، کلامی و فقهی را در خط سیر واحدی قرار میدهد که رویکرد انسانشناسانه مرتکز از آن اثرات مستقلی در تکون منطق نظری نظامسازی فقهی خواهد داشت.
System-building refers to identification and designing of major and regulating patterns involved in a communication network. The nature of this subject is such that a single discipline cannot be assigned to deal with it, rather it should be considered as a transdisciplinary subject that can be materialized by interdisciplinary merger of various disciplines. Ayatollah Sayyid Muhammad Baqir al-Sadr is among thinkers who have proposed the issue of system-building and exploration of schemes of human society and dealt with them through the discipline of jurisprudence. This paper is an attempt to study the anthropological bases that affect system-building jurisprudential components with emphasis on the viewpoints of Ayatollah Sayyid Muhammad Baqir al-Sadr to shed light on the impact of disciplines, such as theology and philosophy, on the final analysis of the discipline of jurisprudence about subjects, such as status of people in the government and their relationship with the one in authority [leader]. This is an innovative research because based on al-Sadr’s new reading of religious anthropology, it is possible to offer a reading based on jurisprudential system-building founded on the anthropological principles and the issue of mental understandings of the Sharia. This process would streamline the set of philosophical, theological and jurisprudential teachings in a single trajectory and the anthropological approach derived from it would leave independent impacts on the evolution of the theoretical logic of jurisprudential system-building.
خلاصه ماشینی:
لذا در اين نوشتار مبادي انسان شناسانه مؤثر در مؤلفه هاي فقهي نظام ساز با تأکيد بر آراء آيت ال سيدمحمدباقر صدر مورد بررسي قرار مي گيرد تا تأثير دانش هايي همچون کل م و فلسفه در تحليل هاي نهايي دانش فقه پيرامون موضوعاتي همچون جايگاه مردم در حکومت و نســبت آنها با ولي امر آشکار شود.
نوآوري اين نوشتار از اين جهت است که با توجه به قرائت نوين شــهيد صدر نســبت به »انسان شناسي « ديني ، مي توان قرائتي از ابتناء نظام سازي فقهي بر مبادي انسان شناسانه و مقوله اعتباريات شريعت ارائه نمود.
« با اين تبيين نگاه صدر به علم ديني نيز مشخص مي شود؛ لذا کارويژه دين در حدود توليد کلان گزاره هاي نظام وار تعريف شده و از ورود به انتظام ١ دانشي که حاکي از روابط علي پديده ها و ارتباط آنها با يکديگر مي باشــد مبــري خواهد بود.
همچنين از آنجا که دستگاه شريعت و خاصه نظام بايد و نبايدهاي حقوقي و تکليفي آن در دانش فقه اسلامي مستقر شده است و اين شاخه از معارف ديني متکفل پرداختن به اين عرصه مي باشد، بايد از اين ديدگاه به مباني انسان شناسي دستگاه اعتبار و تشريع نيز نظر نمود.
لذا در راســتاي نظام سازي فقهي و استخراج کلان نظام واره هاي اعتباري که وظيفه تنظيم هنجارهاي اجتماعي و ســاخت بنيادهاي اداره حيات توحيدي انســان را برعهده دارد، لاجرم بايد مباني انسان شناســانه دستگاه شريعت و نحوه جعل »اعتباريات « مبتني بر اين نظام انسان شناسانه تبيين و توضيح داده شود.