چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی انتقادی سیستم پاسخگویی و تلقی دانشگاه بهعنوان نهاد شبه بازار در نظام نولیبرالیسم است. این پژوهش در زمره سنت پژوهش کیفی و از نوع مطالعات فرهنگی است و در آن از روش انتقادی (کشف تناقض، عوامل پنهان، نقد ایدئولوژی و رهاییبخشی) بهره گرفته شده است. بازاریسازی، «مدیریت نوین عمومی» و حاکمیت سیستم پاسخگویی در دانشگاهها بخشی از سیاستهای محافظهکارانه نولیبرالیسم است که هدف نهایی آن پرورش هویتی موافق نظام نولیبرال و مشروعیت بخشی به روابط نابرابر قدرت است. این طرح در بطن خود تناقضهای زیادی دارد و گرچه در ظاهر، شعار سیاست عدم مداخله و انتخاب آزاد را سر میدهد، ولی نتیجه آن، افزایش دخالت دولت در دانشگاهها و کاهش استقلال دانشگاه از طریق نوعی جدید از حاکمیت مبتنی بر دخالت غیرمستقیم است. افزایش رقابت، خصوصیسازی، استانداردسازی، ارزیابی عینی نتایج و رتبهبندی دانشگاهها براساس تولیدات عینی از ابزارهای مهم برای این نوع دخالت است. تلقی دانشجو بهعنوان مصرفکننده، باعث تضعیف تربیت شهروندی مبتنی بر مشارکت برابر و انتقاد میشود و در عوض، افرادی منفعل با دغدغه سرمایهای و کالایی کردن زمان و وجود پرورش میدهد. برای رهاییبخشی آموزش عالی از فرآیند بازاریسازی، باید دانشگاهها را بهعنوان نهادهای دموکراتیک و آکادمیک احیا کرد و رسالت آن در برابر دغدغه عدالت اجتماعی و مسائل بشری مانند فقر و نابرابری را ترویج نمود.
The objective of this research is to critically study the accountability system and the approach to the university as a quasi-market in the neoliberal system. This research is qualitative and falls within the category of cultural studies. Critical method (discovery of contradictions, latent factors, criticism of ideology and liberation) has been employed for the purpose of this study. Marketization, “New Public Management” and domination of accountability in the universities are parts of conservative neoliberal policies, whose final objective is development of an identity congruent with the neoliberal system and legitimization of unequal power relations. This scheme suffers from many inherent contradictions, and, although, it apparently raises the slogan of the policy of noninterference and free election, its outcome is the increasing interference of the state in the universities and decline of the university’s independence through a new type of management based on indirect interference. Increase in competition, privatization, standardization, objective evaluation of the results and ranking of the universities based on tangible products are among the tools of this kind of interference. Considering the students as consumers undermines the citizenship education based on equal participation and criticism, and, instead, this system raises passive individuals with the concern of capitalization and commoditization of time and existence. In order to redeem the higher education from the process of marketization, the universities must be revived as democratic and academic institutions and their responsibility towards social justice and human problems, such as poverty and inequality, should be strengthened.
خلاصه ماشینی:
بازاري سازي ، مديريت نوي عمومي و حاکميت سيستم پاسخگويي در دانشــگاه ها بخشي از سياست هاي محافظه کارانه نوليبراليسم است که هدف نهايي آن پرورش هويتي موافق نظام نوليبرال و مشــروعيت بخشــي به روابط نابرابر قدرت است .
اين طرح در بطن خود تناقض هاي زيادي دارد و گرچه در ظاهر، شــعار سياســت عدم مداخله و انتخاب آزاد را ســر مي دهد، ولي نتيجه آن ، افزايش دخالت دولت در دانشــگاه ها و کاهش اســتقلال دانشگاه از طريق نوعي جديد از حاکميت مبتني بر دخالت غيرمستقيم است .
نوليبرال ها توجه خاصي به تعليم و تربيت و به خصوص سيســتم آموزش عالي ، به عنوان يکي از ارکان مهم تعريف و مشروعيت بخشي گفتمان هاي اجتماعي و فهم عامه ٥، دارند و سعي مي کنند تا براي ترويج ارزش هاي خود آن را تحت سلطه درآورند.
(رابرتسون ٢، ٢٠٠٠ و براون ٣، ٢٠١١) نوليبراليسم در سال هاي اخير سعي دارد تا فرآيند بازاري سازي و تجاري سازي آموزش عالي و ترويج پاسخگويي را اصلاحاتي غير ايدئولوژيک و غير سياسي نشان دهد که هدف آن ايجاد پويايي در نهادهاي آموزش عالي و پاسخگو کردن آنها در مقابل هزينه ها است .
(زارع و حجازي ، ١٣٩٠: ١٤٦) آنچه در اين روند کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، تجاري سازي به عنوان يک فرهنگ است که مباني انسان شناختي خاصي را در پي دارد و هدف نهايي آن تحميل مدل بازارهاي آزاد اقتصادي به روابط اجتماعي (بازاري ســازي ) اســت .
Neoliberalism, Higher Education and the Knowledge Economy: From the Free Market to Knowledge Capitalism.
Studies in the Cultural Politics of Education.