چکیده:
زیادبن ابیه از کارگزاران بنیامیه است که در یک برهه حساس تاریخی در نیمه سده اول هجری در منطقه سوقالجیشی و بحرانخیز عراق امارت داشته، که در این پژوهه دوران ولایتداری او بر عراق، برای تحلیل هرچه بهتر تاریخ صدر اسلام و روشن شدن زوایای پنهان و ناشناخته آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی تحلیلی است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که زیادبن ابیه در زمان امارتش بر عراق، به چه میزان در تقویت و تثبیت خلافت امویان نقشآفرین بوده، و چه اقداماتی را در این راستا انجام داده است. بررسی ها نشان میدهد که او با بهرهگیری از ظرفیتها و توان مدیریتی، به شدت مخالفان بنیامیه را سرکوب کرده و با اقدامات اجتماعی، اقتصادی، تمدنی و فرهنگی، سعی داشت حکومت امویان را موفق جلوه دهد. نتیجه اقدامات او موجب شد که سرزمین عراق در دوران امارت وی برای امویان آرام باشد و خطرات احتمالی عراقیان برای حکومت تازه تاسیس بنیامیه مرتفع گردد.
Ziyad ibn Abihi is one of the agents of the Umayyads who ruled in a critical historical period in the middle of the first century A.H. in the strategic and crisis-ridden region of Iraq. Using an analytical-descriptive method and for a detailed analysis of the early history of Islam and the elucidation of its hidden and unknown angles, in this study, the period of Ziyad ibn Abihi over Iraq has been explored. This study seeks to answer the question of how much Ziyad ibn Abihi played a role in strengthening and establishing the Umayyad caliphate during his rule in Iraq, and what activities he carried out in this regard. Studies show that he did his best to severely suppress the opponents of the Umayyads and tried to make the Umayyad rule successful through social, economic, civilizational and cultural activities. As a result of his actions, the land of Iraq remained calm for the Umayyads during his rule, and the possible dangers of the Iraqis for the newly established Umayyad government were eliminated.
خلاصه ماشینی:
گفتنی است که زیاد در این مدت از خلافت حضرت امیر علیه السلام حمایت میکرد و به شدت با معاویه دشمنی میورزید و با هرگونه توطئه وی مقابله ميکرد (ابنقتیبه دینوری، 1969، ص346).
در پژوهش پیشرو با این پرسش اصلی روبهرو هستیم که زیادبن ابیه به چه میزان در تقویت و تثبیت حکومت امویان تأثیرگذار و نقشآفرین بوده است؟ در پی این پرسش، پرسشهای دیگری مطرح میشود که زیاد برای تقویت حکومت بنیامیه چه اقداماتی را در امارت تحت سیطره خود انجام داد؟ زیادبن ابیه در برابر مخالفان سرسخت بنیامیه همچون شیعیان و خوارج در عراق، چه سیاستی را در پیش گرفت؟ بهنظر میرسد زیاد به خاطر جاهطلبی و جبران بحران هویت و جایگاه اجتماعیاش، ميکوشید وفاداری خود را به خلافت بنیامیه و شخص معاویه به اثبات برساند؛ ازاینرو، مخالفان خلافت اموی را به شدت سرکوب کرد؛ و از طرفی با اقدامات اجتماعی و عمرانی و فرهنگی در راستای تقویت و تثبیت خلافت بنیامیه از هیچگونه تلاشی فروگذار نکرد.
زیاد آنگاه خانه حجر را ویران ساخت (ابنعساکر، 1425ق، ج52، ص133) و به جستوجوی یاران وی پرداخت و عدهای را دستگیر کرد (ابنخلدون، 1408ق، ج3، ص14) و برخی مانند عمروبن حمق خزایی از اصحاب امام علی علیه السلام متواری شدند (طبری، بیتا، ج4، ص197).
زیاد نهتنها شیعیان را بهخاطر مخالفت سیاسی با امویان مورد آزار و اذیت قرار میداد؛ بلکه میکوشید محبت آنان نسبت به اميرمؤمنان علی علیه السلام را نیز از میان بردارد؛ ازاینرو، مردم کوفه را به لعن و تبری از آن حضرت مجبور میکرد.