چکیده:
شعر صوفیانه فارسی و عربی، سرشار از نمادها و اصطلاحاتی است که هر کدام بیانگر یک مفهوم یا یک رویکرد خاص است. یکی از این نمادهای پربسامد، واژهی «نسیم» است که بیشتر به معنی «تجلّی جمال الهی»، «رحمت متواتر»، «نفس رحمانی» یا «وزیدن باد عنایت و رحمت الهی» آمده است. در این پژوهش بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، به تحلیل تطبیقی نماد «نسیم» در شعر برخی شاعران شاخص ادبیات تصوّف (با اندکی تسامح؛ عرفان)؛ مانند حافظ، سعدی، مولوی، ابن فارض و ابن عربی و... پرداختهشده و زیباییها و ظرافتهای بلاغی به کار رفته در آنها را تبیین کرده است. یافتهی اساسی پژوهش، در این است که کارکرد معنایی «نسیم» به طور کلی؛ پیامآور و پیک ارتباطی عاشق و معشوق است و تنها محرم راز اوست. این پیک، گاه پیامآور مسرّت و محبّت بوده و گاهی نیز پیامآور حسرت، فراق، هجران و اندوه است. افزون بر این، در بررسی شعر شاعران این پژوهش دریافتم که گوناگونی و بسامد کاربرد آن در شعر فارسی نسبت به شعر عربی نیز بیشتر است، به گونهای که این اصطلاح را به همراه تعبیرها و واژههای متعدّد و گوناگونی مانند صبح، سحر، کوی یار، صبا، باد نوروزی و... بکار بردهاند، علاوه بر اینها، شاعران صوفی مسلک فارسی در کاربرد واژه نسیم، به جنبههای بلاغی هم توجه خاصی نشان دادهاند به گونهای که در اشعار آنان شاهد کاربرد صنایعی چون، انواع تشبیه، تضمین، تجاهل عارف و... هستیم.
Arabic and Persian mystic poetry is full of mystic terms that each of them represents one of the mystic concepts. One of the symbols used in mystic poetry is "breeze" which in mystic terms refers to the manifestation of divine grace, successive mercy and compassionate self and also in sophism term is considered as "blowing of the providence wind". Some of the poets have used it accompanied by other words such as: dawn, ……, zephyr, spring wind and etc.
On the whole in mystic poetry "breeze" is messenger and communication courier between lover and beloved. This courier sometimes has been messenger of pleasure and kindness in mystic poetry, also sometimes messenger of regret, separation and sadness. In Persian poetry it has been used more than Arabic poetry.
In this study we deal with comparative analysis of the symbol of "breeze" in Persian and Arabic mystic prominent figures (Hafez, Sa’adi, mowlavi, Ibn – Alfarez, Ibn – Arabi) based on theoretical foundations of comparative literature Particularity French school.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش برآنیم تا به همسویی و اشتراک شعر عربی و فارسی در چگونگی کاربرد واژه «نسیم» در اشعار عرفانی برخی از شاعران بپردازیم، اما پیش از بررسی موضوع، لازم است تا به پیشینه پژوهشهایی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته است، اشاره نماییم؛ حسن نصیری جامی (1385)، در مقاله «رازمندی باد صبا در شعر حافظ» به بررسی نسیم و باد صبا در شعر حافظ پرداخته است.
در حقیقت، این نسیم میتواند روزنة امید و نماد توکّل انسانی باشد که در مسیر سیر و سلوک و در انتظار لطف و رحمت پروردگار است: بسوخت حافظ و کس حال او به یار نگفت مگر نسیم پیامی خدای را ببرد (حافظ، 1382، غ 128: ب 7) باغبان گر نگشاید در درویش به باغ آخر از باغ بیاید بر درویش نسیم (سعدی، 1368، غ 432: ب 3) یارب این بوی خوش از روضهی جان میآید یا نسیمیست کزان سوی جهان میآید (مولوی، 1363، غ 806: ب 1) وَ لَقَدْ خَلَوتُ مَعَ الْحَبِيبِ، وَ بَيْنَنَا سِرُّ أرَقُّ مِنَ النَّسِيمِ، إِذَا سَرَی (ابن الفارض، 1410، 129: ب1) ترجمه: «با محبوب خلوت نمودم در حالی که رازی لطیفتر از نسیم میانمان بود.
(خطیب رهبر، 1388: 650) (حافظ، 1382، غ 476: ب 1) زیبایی بیت سعدی، نسبت به حافظ در این است که تنها نسیم صبح را، رازدار خود میداند و فقط به او اعتماد دارد.
(خطیب رهبر، 1388: 410) (حافظ، 1382، غ303: ب1) زیبایی بیت سعدی نسبت به حافظ در این است که نسیم شمال را تنها پیک خود برای رساندن پیام خود به معشوق بیوفا میداند.