چکیده:
چکیده: در این مقاله به دنبال کشف علت اصلی تورم علم اصول فقه در دوره ی معاصر، رابطه بین مبانی جدیدی که آخوند خراسانی با تورم علم اصول آشکار شده است از آنجایی که تا پیش از شیخ مرتضی انصاری به مباحث علم اصول فقه به نحو عمیق پرداخته نمی شد از دوره های بعد از شیخ مرتضی انصاری مبحث تورم علم اصول فقه مطرح شد که دو شخصیت تاثیر بسیاری بر ای موضوع داشتند یکی شیخ مرتضی انصاری و دیگری آخوند خراسانی که در این مقاله به تاثیر آخوند خراسانی بر تورم علم اصول پرداخته شده به نوعی آخوند خراسانی با نادیده گرفتن الگوی علم شناسی قدیم که بر اساس موضوع علم بوده و با تاسیس الگوی غایت محور در علوم و همچنین با بیان جدید از موضوع علم، موضوع علم اصول و تعریف علم اصول، منجر به وسیع شدن دایره ی علم اصول فقه شده به همین خاطر قواعدی، از سایر علوم به راحتی تحت مبانی مرحوم آخوند وارد علم اصول فقه شده است. این قواعد بنا بر مبنای علمی آخوند خراسانی نتنها زائد نیستند بلکه مفید و کارآمد نیز هستند.
Abstract: In this article, following the discovery of the main cause of inflation in the science of jurisprudence’s principles in the contemporary period, the relationship between the new principles of Akhund Khorasani and the inflation science of jurisprudence’s principles has been revealed since before Sheikh Morteza Ansari It was not discussed about this subject. In the periods after Sheikh Morteza Ansari, the issue of inflation science of jurisprudence’s principles was raised. Two persons had a great influence on the subject, one was Sheikh Morteza Ansari and the other was Akhund Khorasani that by ignoring the old model of scientology which is based on the subject of science and by establishing a goal-oriented model in science and also with a new expression of the subject of science, the subject of science of principles and the definition of science of principles, leads to expanding the circle of jurisprudence’ principles. For this reason, rules from other sciences have easily entered the science of the principles of jurisprudence. According to the scientific basis of Khorasani, these rules are not only superfluous and redundant but also useful and efficient
خلاصه ماشینی:
مانند فرائد الاصول، الفوائد الاصولیه(آغا بزرگ تهرانی، 1378، 16: 323)، حجیت ظواهر کتاب، حجیه المظنه (آغا بزرگ تهرانی، ۱۳۷۸، 6: 179 و 275) و رسائل بسیاری چون حاشیه بر قوانین الاصول، حاشیه بر استصحاب قوانین، رساله در مشتق، رساله در قاعده ی تسامح در ادله ی سنن، رساله ی تقلید و رساله در قاعده ی نفی ضرر (آغا بزرگ تهرانی، ۱۳۷۸، 4: 174) همچنین کتاب بدائع الافکار اثر حبیب الله رشتی که نسخه خطی آن به شماره 549 در کتابخانهی مجلس شورای اسلامی موجود است و کتابهای محمد هادی تهرانی مانند محجه العلما و الاتقان، همینطور آثار آخوند خراسانی مثل کفایه الاصول، حاشیه بر رسائل شیخ انصاری و فوائد الاصول که با تحقیق شمس الدین در سال ۱۴۱۰ به چاپ رسید و آثار محمد حسین نایینی مانند رسالهای در معانی حروف، رساله در شرط متاخر، رساله در تعبدیه و توصلیه، رساله در تزاحم و ترتب(آغا بزرگ تهرانی، ۱۴۰۴، 1: 596 و 37-39) و همچنین آثار آغا ضیاء الدین عراقی مثل مقالات الاصول که در سال ۱۴۱۴ منتشر شد، استصحاب عدم ازلی، تعلیقه بر رسائل مرتضی انصاری، تعلیقه بر فوائد الاصول، روائع اللئالی فی فروع العلم الاجمالی(عراقی، ۱۴۱۴، 1: 15-16) و آثار محمد حسین غروی اصفهانی چون نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، الاصول علی نهج الحدیث (صحتی سردرودی، 1377، 53-54) در این دوره دانشمندان مجال آن را یافتند تا به صورت عمیق مباحث اصول فقه را دنبال کنند و در پی آن رفته رفته برخی مبانی قدیم تغییر یافت و به حجم مباحث اصول فقه افزوده شد لذا آنچه محل بحث موضوع این نوشته است در این دوره اتفاق افتاده و به دورهی معاصر و حال حاضر کشیده شده است .