چکیده:
پدیدۀ کولبری ریشه در مناسبات اقتصادیِ مسلط بر نواحی مرزی در دهههای اخیر دارد. هدف این پژوهش، مطالعه این پدیده از دریچۀ چگونگی تفسیر آن از دیدگاه کولبران شهرستان پاوه است. دادههای این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته گردآوری شده و از روش نظریه زمینهای برای تحلیل دادهها استفاده شده است. نمونهگیری به صورت هدفمند تا مرحله اشباع نظری با 30 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه ادامه یافت. اطلاعات بهدستآمده در قالب 34 مفهوم، 6 مقوله عمده و در نهایت یک مقوله هستهای کدگذاری و تحلیل شدند. مقولات عمده عبارتاند از: اکولوژی منطقه، فشار ساختاری درونی، نابسامانی اقتصادی در منطقه مرزی، فشارهای ناشی از ساختار بیرونی، تضعیف شیوههای سنتی تولید، روابط خویشاوندی و قرابت فرهنگی. مقوله هستهای که سایر مقولات را شامل میشود عدمتوسعه و رشد اقتصادی است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که پدیده کولبری بهمثابه امری تاریخی و بسترمند ناشی محرومیتها و محدودیتهای اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و امکانات معیشتی و مرزبندیهای ناخواسته است. این پدیده از نظر مرزنشینان بهعنوان یگانه راه گریزناپذیر در واکنش به عدمتوسعه و رشد اقتصادی در ابعاد گوناگون وضعیت اقتصادی، خویشاوندی و قرابت فرهنگی حاکم بر منطقه میباشد که نظام اجتماعی میتواند متناسب با این خواستهها و نیازهای مرزنشینان برنامهریزی در ابعاد کوتاهمدت، میانمدت و طولانیمدت اقدام نماید.
The concept of “Kolbari (Back Carrying)” has its roots in the economic relations in recent decades, and is the product of human society. This study intended to inspect the phenomenon of Kolbari and how it was interpreted from the perspective of active Kolbaran (Back Carriers) in the border region of Paveh City. The data of this qualitative study were collected through interviews, participatory observation and documentation, and the grounded theory method was used for data analysis. With the aim of obtaining theoretical saturation and using qualitative, theoretical, and purposeful sampling, 30 informed individuals were interviewed. The collected data were coded and categorized into 31 concepts, six main categories, and one core category. The six main categories were “ecology of the region”, “negligence of the relevant organizations”, “economic disorganization in the border region”, “pressures from the external structure”, “weakening of traditional modes of production”, and “kinship and cultural closeness”, and the core category, which included other categories, was “underdevelopment and lack of economic growth”. The results showed that Kolbari phenomenon as a historical and contextual issue can be the result of responding to economic, geographical, political, and cultural and livelihood facility deprivations and restrictions and unintended demarcations. The frontiers’ inference of the Kolbari phenomenon can be understood and interpreted as the only inevitable way to respond to underdevelopment and lack of economic growth in various dimensions of economic status, kinship and cultural affinity of the region.
خلاصه ماشینی:
از دلايل رشد و گسترش روند کولبري ميتوان به تقاضاي داخلي ناشي از کمبود نامطلوب بودن توليدات داخل و منفعت بالاي کالاي قاچاق ، ناکارآمدي اقتصاد دولتي، بيثباتي دولت هاي همسايه ، سکونت اقوام مختلف در مرزها و تشابه هاي فرهنگي و مذهبي قوميت ها در دو سوي مرز حتي نسبت فاميلي، مرزهاي طولاني، دوري مناطق مرزي از مرکز و ضعف اطلاعاتي مسئولان از مشکلات اين مناطق و توسعه ناموزون اشاره کرد (معصومي و قاسمي، ١٣٨٨: ١٣).
لائوس مطالعات انجام شده به عنوان الگويي در راستاي مفاهيم به کار گرفته شده و نحوه مطالعه آن ها؛ همچنين راهنمايي براي انجام پژوهش بودند؛ اما در عين حال بيشتر نتايج اين مطالعات بر نقش بازارچه هاي مرزي در کاهش فقر اقتصادي؛ ارتباطات بين دو طرف مرز و پويايي روابط اجتماعي؛ همچنين تثبيت جمعيت و کاهش مهاجرت ، توسعه منطقه اي و امنيت پايدار مرزي توجه دارند.
از ديگر مفاهيم به دست آمده توسط کولبران ، فشارهاي ساختاري دروني مانند عدم کارايي کارت مرزنشيني، بيثباتي در سياست هاي اقتصادي، عدم حمايت از پيله وران ، عدم تمايل مردم براي سرمايه گذاري در بازارچه مرزي به علت نبود زيرساخت ها، نگاه ابزاري دولت به منطقه مرزي و نبودن حمايت هاي دولت اشاره کرد که باعث افزايش روند کولبري در اين مناطق شده است .