چکیده:
در نگاه امام خمینی، دین اسلام برای بعدهای مختلف تئوریک و عملی انسان در جامعه راه حل دارد. در تقابل با این اندیشه، نگاه های متعارض وجود دارند که در سطح داخلی و نظام بینالمللی در صدد هستند اسلام ناب محمدی را دین تک بعدی و صرفاً معنوی معرفی، و از این زاویه به ناکارآمدی دین در عرصههای گوناگون اجتماعی ازجمله سیاست اقرار کنند. امام خمینی با بینش و شناخت راستین از اسلام اصیل، در مقابل این نوع برداشت از دین ایستادگی کردند و از این طریق مانع شدند دین اسلام همچون مسیحیت دچار انحراف شود و سنن عرفی به جای دین، وارد عرصههای اجتماعی شود. باتوجهبه اهمیت این مسئله، در مقالۀ حاضر تلاش این است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و مطالعات کتابخانهای، به این پرسش پاسخ داده شود: موانع عرفی (سکولار) شدن نظام سیاسی در اسلام از منظر امام خمینی چه مؤلفههاییاند؟ یافتههای پژوهشی گویای این است که در تفکر امام خمینی، موانعی چون شناخت صحیح مبانی دینی، دوری از تحریف، و تفسیر صحیح و منطقی از مبانی اسلام، تبعیت از رهبری و ولایت فقیه و حضور فعال روحانیان در عرصههای مختلف جامعه باعث دور نگه داشتن نظام سیاسی در اسلام از عرفی شدن میشود.
In Imam Khomeini's view, the religion of Islam theoretically and practically meets human needs. Contrary to this idea, there are conflicting views that at the domestic level and in the international system seek to introduce Pure Mohammadi Islam as a purely spiritual religion and to point to the inefficiency of religion in various social spheres, including politics. Imam Khomeini, by accurately recognizing and introducing pure Islam, resisted this kind of conception of religion, and thus prevented the religion of Islam from deviating like Christianity, and customary traditions to enter the social arena instead of religion. Given the importance of this issue, the article tries to answer the question using the method of Thematic Analysis and library studies: What are the obstacles to the secularization of the political system in Islam from Imam Khomeini's point of view? Research findings emphasize that in Imam Khomeini's thinking, obstacles such as correct knowledge of religious principles, avoidance of distortion, and correct and logical interpretation of Islamic principles, following the leadership and active presence of clerics in society, prevent the secularization of the Islamic political system.
خلاصه ماشینی:
باتوجه به اهميت اين مســئله ، در مقالۀ حاضـر تلاش اين اسـت که با اسـتفاده از روش تحليل مضـمون و مطالعات کتابخانه اي، به اين پرسـش پاسـخ داده شـود: موانع عرفي (سـکولار) شـدن نظام سـياسـي در اسـلام از منظر امام خميني چه مؤلفه هايياند؟ يافته هاي پژوهشي گوياي اين اسـت که در تفکر امام خميني، موانعي چون شـناخت صـحيح مباني مقاله مسـتخرج از رسـالۀ دکتري با عنوان عوامل و موانع سـکولار شدن نظام سياسي در انديشه امام خميني ، شهيد مطهري و آيت الله جوادي آملي است که در تاريخ ۱۴۰۰/۳/۱۱ در دانشگاه شاهد دفاع شد.
تفاوت مقالۀ حاضــر با پژوهش انجام شده در اين است که در پژوهش حاضر، بر انديشۀ امام خميني در باب موانع عرفي شــدن نظام ســياســي تمرکز خواهد شــد، که روش به کارگرفته شـده نيز از نوع تحليل مضمون است ؛ اميدي (۱۳۸۷) در مقاله اي تحت عنوان «چالش هاي سکولاريستي و حيطۀ عمل حکومت اسـلامي »، مفهوم سـکولاريسـم را در سطوح مختلف آن واکاوي کرده و در ادامه مؤلفه هاي سـکولاريسـم را وارسـي کرده و با سـه ديدگاه (الف ) اسلام با سکولاريسم سازگار است ، (ب ) اسلام ملزم به سازگاري با سکولاريسم است و (ج ) اسلام در تعارض با ســکولاريســم اســت ، به بررســي ســکولاريســم در قبال حکومت اســلامي پرداخته و به چالش هاي عرفي حکومت اسـلامي توجه کرده اسـت ؛ محمدرحيم عيوضـي و ولي محمد احمدوند (۱۳۸۸) در مقاله اي تحت عنوان «ديدگاه حضــرت امام خميني دربارٔە مباني سـکولاريسـم »، نگرش امام در باب سـکولاريسم و خصوصي شدن دين در عرصۀ حيات انسـان را بررسـي کرده و نگاه امام دربارٔە عدم دخالت دين در عرصـۀ اجتماعي و محصور شدن آن در بعد فردي صرف را نشان داده اند.