چکیده:
آثار تاریخی بیشاپور که در اوایل دورۀ ساسانی شکل گرفته و گسترش یافته، همواره در معرض تهدید و
تخریب و فرسایش قرار داشته است. گروه های تحقیقاتی ای که اقدام به مطالعه و کاوش در این محوطۀ
باستانی کرده اند، در حیطۀ بینش و توان خود دست به اقدامات حفاظتی و مرمتی زده اند. اولین
دیدگاه در مورد نحوۀ محافظت از آثار، استخراج و انتقال قطعات یافته شده و اجزای تزیینات معماری
به موزه ها بود که توسط فرانسویان صورت پذیرفت. این نوع برخورد باعث بی هویت شدن برخی فضاها
مانند ایوان و تالار موزاییک شده است. با شروع فعالیت هیئت های ایرانی، اقدامات مسئولانه ای در
خصوص حفاظت از آثار در بیشاپور شروع شد، برخی از این عملیات ها با تخریب و تجدید بنا همراه
بوده و جنبۀ بازسازی به خود گرفته است. از سال 1359 با حضور مرمتگران ادارۀ کل حفاظت آثار ملی
در بیشاپور، اقدامات جدیدی شروع شد که خلاصه ای از نوع فعالیت و گزارش های آنها در این مقاله
آورده شده است. با مرور تاریخچۀ حفاظت و مرمت در این شهر تاریخی، استنباط می شود راهبردی
خاص در این زمینه وجود نداشته است. خروج قطعات و اجزای تزیینی هر چند که از تخریب آن
قطعه جلوگیری کرده، ولی کالبد و هویت محوطۀ تاریخی را خدشه دار کرده است که نمونۀ آن ایوان
و تالار موزاییک است که فاقد این تزیینات است. بازسازی های انجام گرفته نیز از فلسفه ای برخوردار
نیست؛ نمونۀ آن پایه های بتنی مجسمۀ شاپور است. اقداماتی که برای تثبیت وضعیت فعلی آثار به کار
گرفته شده نیز نه تنها اثر بسزایی نداشته، بلکه با منظر تاریخی مکان نیز همخوانی ندارد. در انتهای
این مقاله ضمن مطالعۀ دقیق روند حفاظت و مرمت در بیشاپور به این نتیجه می رسیم که با گردآوری
دقیق اطلاعات و مشخصات آثار، بازآفرینی بخش هایی از بنا به صورت کالبدی و بصری در دستیابی به
راهکارهای حفاظتی و مرمتی شهر مؤثر خواهد بود.