چکیده:
علمای پیشین، علاوه بر قرائت و مقابله کتابهای حدیثی، اهتمام داشتند که در نقل احادیث، به ضبط درست کلمات اشاره کنند و آن را به درستی به دیگران منتقل نمایند؛ اما در دوره معاصر، هر چند تصحیح و تحقیق کتب پیشینیان، ولی در بیشتر این تصحیحها به ضبط درست واژهها دقت نمیشود. از سوی دیگر، در تصحیح یک کتاب حدیثی باید به نقل آن حدیث در منابع دیگر هم توجه شود تا مشکلاتی که گاهی در فهم احادیث رخ میدهد، به کمترین حد ممکن برسد. این نوشتار نمونههایی از اشکالات پیش آمده را برشمرده است.
The early scholars – in addition to reading and collating the hadith books – have strived when transmitting the hadiths to indicate the valid spelling and vocalization of the words and to transmit them to others correctly. In the modern age, however, despite the fact that we feel a great amount of attention to the editing of the works of early scholars, but in most of the cases of editing, enough attention is not paid to valid spelling and vocalization of the words. On the other hand, one should regard – when editing a hadith book - the transmission of that hadith in other sources so that the difficulties that usually occur in comprehension of hadiths, would be minimized as much as possible. This writing has mentioned instances of the abovesaid difficulties.
خلاصه ماشینی:
لزوم اهتمام به حدیث و علوم وابسته به آن تاریخ دریافت: 10/4/۱۴۰۰ تاریخ پذیرش: 10/6/۱۴۰۰ رضا مختاری 1 چکیده علمای پیشین، علاوه بر قرائت و مقابله کتابهای حدیثی، اهتمام داشتند که در نقل احادیث، به ضبط درست کلمات اشاره کنند و آن را به درستی به دیگران منتقل نمایند؛ اما در دوره معاصر، هر چند تصحیح و تحقیق کتب پیشینیان، ولی در بیشتر این تصحیحها به ضبط درست واژهها دقت نمیشود.
در عصر ما (بعد از پیدایش صنعت چاپ)، هر چند اهتمام به تصحیح کمابیش بوده است، اما در تصحیح متون حدیثی از نقلِ ضَبط و شَکْل و اعراب کلمات در تصحیح نسخه خطی غفلت شده است؛ یعنی به نسخه چاپی در بسیاری از کتابها منتقل نشده است.
ولی در بعضی از ضبطها «لا یسبقُکم» به صیغه خبری آمده - که احتمال دارد همین هم درست باشد - معنایش این است که دیگران به قرآن عمل نمیکنند.
چون در بند بعد و فقره مستقل بعدی، حضرت فرموده است: «و مَن أشارَ إلَیهِ فقَد حَدَّهُ»، ناسخی فکر کرده که یک جمله افتاده و اضافه کرده است: «و مَن جَهِلَهُ فَقَد أشارَ إلَیهِ، و مَن أشارَ إلَیهِ فَقَد حَدَّه»؛ با اینکه از «و من أشار إلیه» خودش یه فقره جدا و مستقل است و چنین جملهای در هیچ نسخۀ معتبر خطی و شروح معتبر نهج البلاغه نیست.
در نقل بحار الأنوار 1 هم این فقره وجود ندارد؛ همچنین در هر جای دیگر، غیر از نهج البلاغه، که این خطبه نقل شده است.
پس وجه این تهدید حضرت که فرمود: «ذَاکَ مَجْلِسٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَی أَهْلِهِ» چیست؟ و شیخ حر تعجب میکند که چرا کلینی این حدیث را در باب غنا آورده است.