چکیده:
«زبان» نظام بسیار گستردهای است که از ساختهای گوناگونی، چون واژه، عبارت.
گروه و ... تشکیل شدهاست. این ساختها امکان تولید ساختارها و انواع گوناگون تشر را
فراهممی آورد. بررسی این ساختارها و شیوۀ کاربرد زبان در گونههای متفاوت نشر،ء دانش
«سبکشناسی» را شکلمی دهد که شناخت و آگاهی از آن در ویرایش آثار اهمیت بسیاری
دارد؛ زیرا هر یک از این ساختارها ویرایش خاصی را میطلبد. به عبارتی، ویرایش در هر
اثری بسته به سبک شخصی مولف و سبک عمومی اثر متفاوت است. این پژوهش به دنبال
بررسی اهمیت دانش سبک شناسی در متون معاصر و حدود اختیارات ویراستار در ویرایش
آثار مختلف بر اساس حوزه محتوایی اثر است؛ زیرا مولف هر نوع اثری افزون بر اینکه متاثر
از سبک دوره است، سبکک فردی خود را دارد. نتایج پژوهش نشانمیدهد، ویرایش هر
ساختار و اثری متناسب با محتوا و شیوة نویسنده متفاوت است و با ادبیتر شدن متن و استفاده
نویسنده از سبک شخصی اختیارات ویراستار کمتر و با علمیتر شدن آن اختیارات ویراستار
و ضرورت ویرایش بیشتر میشود؛ لذا شناخت دانش سبک لازمه ویرایش هر اثری است و
وبراستاران باید به آن توجه کنند.
خلاصه ماشینی:
اين پـژوهش بـه دنبـال بررسي اهميت دانش سبک شناسي در متون معاصر و حدود اختيـارات ويراسـتار در ويـرايش آثار مختلف بر اساس حوزة محتوايي اثر است ؛ زيرا مؤلف هر نوع اثري افزون بر اينکه متأثر از سبک دوره است ، سبک فردي خود را دارد.
آنچه در ويـرايش فني مطرح ميشود، در ويراستاري همۀ متون بـه کـار مـيرود و لازم اسـت کالبـد اثـر از نظـر رسم الخط ، شيوة املا، پاراگراف بندي، کنترل قلم حروف و درستي ارجاعات اصـلاح شـود؛ اما آن چه در ويرايش زباني بررسيمـيشـود، عبـارت اسـت از: ١ــ رفـع خطاهـاي دسـتوري، ساختاري و جمله بندي؛ ٢ـ اصلاح انحراف از زبان معيار و يک دست کردن زبـان نوشـته ؛ ٣ــ ابهام زدايي از عبارت هاي نارسا، مبهم ، متناقض ، نامفهوم ؛ ٤ـ انتخـاب برابرهـاي مناسـب بـراي واژگان غيرفارسي، حـذف واژگـان ، تعـابير و اصـطلاحات و عبـارت هـاي تکـراري و زائـد، ناقص ، متضاد و ...
. بنابراين ، با توجه به مواردي که در ويرايش زباني مطرح ميشود، توجه به سـبک نويسـنده در متن امري لازم و ضروري ميشود؛ چرا که ممکن اسـت نويسـنده سـاختار و جملـه بنـدي متفاوتي را براي اثر خود براساس محتوا و هدف مورد نظر برگزيند يا از زبان معيار عدول کند که همان سبک شخصي او را ميسازد.
يکي از مباحث مهمي که در ويرايش زباني مطرح ميشود، توجه بـه سـبک نويسـنده و از بين بردن ناهماهنگيهاي سبکي است که اين توجه بسته بـه نـوع اثـر و محتـواي آن متفـاوت است ؛ چرا که به اندازة تعداد نويسندگان انواع نثر وجود دارد کـه هـر يـک ويـرايش خـاص خود را ميطلبد.