چکیده:
مقاله حاضر به نقد و بررسی درس شانزدهم کتاب فارسی پایة هفتم دبستان (چاپ ۱۳۹۹)
با نام «آدم آهنی و شاپرک» می پردازد. در این نقد و بررسی علاوه بر بیان نکاتی در باب
ترجمه و ویرایش مطلوب برای کودکان سالهای آخر دبستان، با ارائۀ مثالهای متعدد از متن
مذکور به ویرایش ترجمه این درس پرداختهایم تا نشاندهیم حضور وبراستاران آشنا با
مباحث متنوع نگارش و ترجمه در جمع فعالان «دفتر تالیف کتابهای درسی عمومی و
متوسطۀ نظری» امری حیاتی است.
خلاصه ماشینی:
در گفتار نخست ، بـا پژوهشـي کتابخانـه اي بـه بيان برخي از مباني ترجمۀ متون ادبي براي کودکان ميپردازيم تا از ايـن رهگـذر، راهـي بـه بررسي درس شانزدهم فارسي پايۀ هفتم (دورة اول متوسطه چاپ ١٣٩٩) با عنوان «آدم آهنـي و شاپرک» باز کنيم ؛ سپس در گفتار دوم و پس از نقل خلاصۀ داستان ، به نقد و بررسـي ايـن درس از منظر «ويرايش » و «طرح داستاني» آن بر اساس زبان معيار فارسي اقـدام کـرده ايـم تـا نشان دهيم انتقال دقيق و سالم پيام داستاني که ترجمـه شـده آن هـم بـه کودکـاني کـه اولـين سال هاي آشناييشان با زبان معيار را ميگذرانند، امري خطير و حساس است ؛ درحالي کـه در متن داستان «آدم آهني و شاپرک» اين اتفاق ميمون نيفتاده است .
ج ) کاربرد گيومه : در ميانۀ صفحۀ ١٤٤ ميخوانيم : «شاپرک بالش را بـر چشـم شيشـه اي تروم کشيد و با نااميدي گفت : «واي چه نور سردي!» که در آن با نقل قولي روبه رو هستيم که در گيومه آمده است ؛ درحالي که جملۀ (کلمۀ) «متشکرم » در صفحۀ ١٤٥ که از زبان شـاپرک نقل شده و بايد درون گيومه قرار گيـرد (طريقـه دار، ١٣٨٥: ٢٥٢) بـدون گيومـه آمـده اسـت : «شاپرک گفت : متشکرم و بعد خيلي آرام با بالش بوسه اي به گونۀ آدم آهني زد و از پنجره به بيرون پرواز کرد» همين اتفاق در مورد جملۀ صـفحۀ ١٤٦ نيـز روي داده کـه جملـۀ «او مـا را مسخره ميکند!» در بند «يکي از افراد سرشناس و مهم که در حال بازديد کردن از آدم آهنـي بود، با عصبانيت گفت : او ما را مسخره ميکند!