چکیده:
دوران خلافت شیعی فاطمی (297 – 567ق) در شمال آفریقا، شام و حجاز با گسترش و شکوفایی آداب خلعت بخشی در سدههای سوم تا پنجم در سرزمینهای اسلامی همزمان بود. جایگاه مهم صنعت نساجی در اقتصاد مصر، زمینه این شکوفایی را فراهم آورد و عنصری برای تحکیم قدرت سیاسی و نمایش شوکت دربار بود. مسئله اصلی این پژوهش چگونگی ارتباط آداب خلعت با طبقات گوناگون جامعه در دوره خلافت فاطمی است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و بر پایه تحقیقات نظری برای نگارش پژوهش و مطالعه اسنادی برای گردآوری دادهها استفاده شدهاست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فاطمیان برای تقویت رابطه خود با طبقات گوناگون جامعه از خلعت بهره میبردند که ریشه در باورهای آنها داشت. خلعت و جامههای فاطمی برای انتصابات، به عنوان عیدی در اعیاد، جشنها و مراسم آیینی و تشویق اقشار گوناگون اهدا میشد و بسته به تفاوت طبقاتی، حاوی ویژگیهای گوناگون بود و نشانهای از منزلت اجتماعی طبقات و گروههای مردم در دورۀ فاطمی محسوب می شد و تحولات اجتماعی آن دوره را بازتاب میداد.
The Fatimid era (909–1171 AD) was the flourishing period of the granting robe of honors tradition from 10th to 12th Century AD. The Egyptian textile industry allowed the Fatimids to grant the robes of honor for consolidating their political power by showing their glorious court. This study is a Sociological analysis of the relationship between social classes and the robes of honor. The study is based on a descriptive-analytical approach in the framework for theorizing and analyzing the data. The Fatimids had an ideology on the robes of honor that helped them strengthen their relationship with the various social classes. The Fatimid granted them on various occasions: the appointment of officials, ceremonies, and awards, which had different characteristics depending on the social class. A robe of honor was a sign of social status; hence, it could reflect the social situation in the Fatimid era.
خلاصه ماشینی:
سندرز به جایگاه اجتماعی و معنوی پوشاک در جامعه و ارتباط آن با دربار فاطمی توجه و به این نکته اشاره کرده است که از دید بسیاری از مردم مصر، وجود خلیفه فاطمی سبب برکت الهی بود و هر آنچه که به او منسوب بود، چیزی از این برکت با خود داشت ؛ از همین رو بعضی درخواست داشتند تا پس از مرگ ، جسد ایشان در ثوب ٢ خلیفه کفن شود (١٧٩ ,Snders, The court ceremonil of Ftimid Cliphte in Egypt).
با توجه به زمینه های اسلامی و به ویژه شیعی ، جامه بخشی و توسعه آداب خلعت در ِ دوره خلافت عباسی ، خلفای فاطمی نیز از همین امر پیروی کردند و از آغاز، این سنت را در ساختار سیاسی و اجتماعی خلافت نوپای خویش در شمال آفریقا به کار گرفتند.
همواره در قصرهای خود نگاه می داشتند؛ حتی در دوره پایانی حکومت فاطمیان که قدرت خلفا بسیار محدود شده بود و بیشتر امور در دست وزیران بود، خزانه الکسوه ِ همچنان در قصر خلفای فاطمی قرار داشت و یکی از شروط الآمر بأحکام الله ، دهمین خلیفه فاطمی (٤۹٥ - ٥۲٤)، برای تایید وزارت مأمون البطائحی آن بود که جامه ها از اطراف و ولایات جز به قصر نرسد و جز از آنجا توزیع و تقسیم نشود (همو، اتعاظ ، ۳/ ۷٦)، زیرا هرچند قدرت اجرایی خلفا کاهش یافته بود، خلعت بخشی و عطای جامه ، سیمای اجتماعی خلیفه را بهبود می داد و پیوند او را با اقشار جامعه حفظ می کرد؛ همچنین از خلعت مقامات نیز، که نشانه رتبه آنها در ساختار دولت بود و به منصب آنها مشروعیت می بخشید، همواره در قصر نگهداری می شد.