چکیده:
یکی از دلایل رسوایی شرکتهای بزرگ آمریکا، ضعف در گزارشگری مالی میباشد که از مهم- ترین آنها ضعف در گزارش معامالت با اشخاص وابسته است. وجود معامله با اشخاص وابسته یکی از نشانه های حسابداری متهورانه میباشد. بر همین اساس هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مدیریت سود بر رابطه بین اشخاص وابسته و درماندگی مالی است. در این پژوهش ۱۳۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۰-۱۳۹۸ بررسی و جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی پروبیت در قالب یک مدل و دو فرضیه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که بین"معامالت با اشخاص وابسته" با "درماندگی مالی" رابطه معنیداری مشاهده نشد، ولی مدیریت سود بر این رابطه تاثیر معنیداری میگذارد. سایر نتایج پژوهش نیز نشان میدهد بین اهرم مالی و نرخ تورم با درماندگی مالی رابطهی معنادار و مستقیم وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
بررسي ارتباط معامله با اشخاص وابسته و درماندگي مالي با تأکيد بر نقش مديريت سود 1 سيد حسام وقفي تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٨/٢٧، تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/١٠/٢٧ چکيده يکي از دلايل رسوايي شرکت هاي بزرگ آمريکا، ضعف در گزارشگري مالي ميباشد که از مهم - ترين آن ها ضعف در گزارش معاملات با اشخاص وابسته است .
بنابراين اين پژوهش به بررسي نقش مديريت سود بر رابطه بين اشخاص وابسته و درماندگي مالي در شرکت هاي بورس اوراق بهادار تهران ميپردازد.
اعتمادي و صالحيراد (١٣٩٠)، طي پژوهشي با عنوان بررسي نقش چرخه عمر در رابطه بين معاملات اشخاص وابسته و عملکرد شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند.
٢) مديريت سود بر رابطه بين اشخاص وابسته و درماندگي مالي در شرکت هاي بورس اوراق بهادار تهران تأثير معنادار دارد.
الگوي پژوهش Z i، t=ai+β1Prt i، t+β2Prt∗Da i، t+β3Rate i، t+β4Leʋ i، t+εi، t 1 - efficient transactions hypothesis 2- Gordon Z: درماندگي مالي Prt: معامله با اشخاص وابسته Da: مديريت سود Rate: تورم Lev: اهرم مالي جامعه آماري و نحوه انتخاب شرکت ها جامعه آماري اين پژوهش شامل تمامي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران غير از شرکت هاي سرمايه گذاري، بيمه ها و بانک ها ميباشد که داراي شرايط زير بوده اند.
ولي مديريت سود به عنوان يک متغير تعاملي تأثير معنيداري بر رابطه بين معامله با اشخاص وابسته و درماندگي مالي دارد، اين نتيجه با يافته هاي پژوهش مارکو و ربرتو١ (٢٠١٥)، جبارزاده و همکاران (١٣٨٨)، ولي پور و همکاران (١٣٩٢) و احمدپور و همکاران (١٣٩٣) مطابقت دارد.