چکیده:
یکی از انواع ادبیات عامه، قصههای شفاهی اقوام است. با مطالعة روایات مختلف از افسانههای شفاهی، از طریق بنمایههای آن میتوان به بسیاری از اطلاعات قومنگارانه دست یافت. یکی از اقوام کهن ایران تالشها هستند. تاریخچة قصههای تالشی به روزگاران کهن میرسد و با قدمت قوم تالش برابری میکند. اساس این قصهها تعدادی بنمایه است که علت جاذبة موجود در داستان نیز همین عنصر است. مسئلة اصلی این پژوهش تحلیل روایی چگونگی کارکرد هریک از بنمایههای قصههای ایرانی در افسانههای تالشی است که با مطالعه و تحقیق در منابع مکتوب موجود انجام شده است. هدف این پژوهش ارائة طبقهبندی علمی از بنمایههای قصههای تالشی است. در این پژوهش، بهروش توصیفی ـ تحلیلی، مهمترین و پربسامدترین بنمایههای قصههای عامیانة تالشی در هفت گروه از منظر انواع براساس روش تیپشناسی آرنه ـ تامپسون تحلیل شده است. ابتدا صد قصه از هفت منبع براساس قدمت، شهرت و اصالتشان انتخاب و درمجموع 53 بنمایه استخراج و تحلیل گردیده است. طبقهبندی این بنمایهها در گروههای مختلف، ازجمله کارکرد، گونه و بنمایه، در داستان صورت گرفته است. در این مقاله، فقط مهمترین و پربسامدترین بنمایهها بررسی شده است. دستاورد مقاله این است که بین بنمایههای قصههای ایرانی و تالشی تفاوتی از نظر نوع کارکرد بنمایهها دیده نمیشود و فقط اوضاع معیشت و اقلیمی بر قصهها اثر میگذارد.
The oral tales of a nation are one type of folk literature. We can gain much information about enthnic groups of a nation by studying the themes of different narratives of oral fables. Taleshis are one of the old communities of Iran. The history of Taleshi tales goes back to ancient times. Themes construct the base of these tales and add attraction to these tales. The main purpose of this research is to analyze the function of the themes of Iranian tales in Taleshi stories by investigating and studying the existing written resources. In this investigation, employing the descriptive-analytic method, we analyzed the most important and the most frequent themes of Taleshi folk tales in five groups based on a reliable index. First, we chose one hundred stories from seven sources based on oldness, fame, genuineness and a sum of 53 themes were extracted and analyzed. The classification of these themes in different groups were based on function, type, and theme. In this article, the most important and the most frequent themes were studied.
خلاصه ماشینی:
طبقه بندي بن مايه هاي قصه هاي تالشي براساس نظريۀ تيپ شناسي آرنه ـ تامپسون حسن ذوالفقاري * ١، زينب نجفي ٢ (دريافت : ١٣٩٩/١/١٣ پذيرش : ١٣٩٩/٤/٢٨) 1 چکيده يکي از انواع ادبيات عامه ، قصه هاي شفاهي اقوام است .
مسئلۀ اصلي اين پژوهش تحليل روايي چگونگي کارکرد هريک از بن مايه هاي قصه هاي ايراني در افسانه هاي تالشي است که با مطالعه و تحقيق در منابع مکتوب موجود انجام شده است .
در اين پژوهش ، به روش توصيفي ـ تحليلي، مهم ترين و پربسامدترين بن مايه هاي قصه هاي عاميانۀ تالشي در هفت گروه از منظر انواع براساس روش تيپ شناسي آرنه ـ تامپسون تحليل شده است .
پيشينۀ تحقيق تا کنون پژوهشي که به طور مستقل به بن مايه ٣هاي قصه هاي تالشي پرداخته باشد، انجام نشد؛ اما در برخي منابع و تحقيقات به بن مايه هاي قصه هاي عامه و حوزة روايت شناسي پرداخته شده است ؛ ازجمله : زيبا پريشاني و مسعود شيربچه (١٣٨٨) در کتاب بن مايه ها و عناصر قصه هاي عاميانه ، ٩٢ بن مايه از قصه هاي مناطق مختلف را بررسي و از هريک مثال هايي ارائه کرده اند.
در اکثر قصه ها، پادشاه دختري دارد که خيلي براي او مهم است : «در زمان هاي قديم پادشاهي بود که يک دختر داشت » (عبدلي، ١٣٩٧: ٨٨) و اين دختر بيمار ميشود: «شاه : ’دختر من مريض است .
آزمايش در قصه ها و حکايت ها شرطي براي رسيدن قهرمان يا يکي از شخصيت هاي داستان به خواسته هاي خود است .