چکیده:
همواره یکی از دلایلی که ما نمی توانیم اطلاعات کاملا مربوط و جامعی در مورد کودکان و نوجوانان
استثنایی بدست بیاوریم اینست که معمولا وقتی با کودک استثنایی مواجه می شویم ذهن ما بخاطر
انباشته شدن ، از غیر عادی بودن ذهنی یا جسمی کودک پیشداوری می کند و غالبا ویژگیهای خاصی
که کودکان استثنایی دارند (نابینایی – ناشنوایی – عقب ماندگی و … )
تمام افرادی که در سنین مدرسه هستند، با وجود شباهت های انسانی خود، همگی از نظر زیستی و
روانشناختی متفاوت از یکدیگرند به گونه ای که میتوان گفت هر کودک یا نوجوان یک فرد استثنایی
است و هرچه سن او بالاتر میرود استثنایی تر میشود و نیازهای آموزشی و پرورشی خاص خود را
دارد. تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان استثنایی از نگاه آموزش و پرورش استثنایی کشور یک نگاه
سنتی و کاستنگرای است و چندان توجهی به استثنایی بودن مضاعف، کم توانی های درست
اندیشیدن، اغتشاش هویت و شخصیت، درماندگی آموخته شده اجتماعی و فرهنگی، و روحیات
سایکوپاتیک و فقر ویژگیهای سالم شهروندی، که بسیاری از افراد دچار آنها هستند، ندارد. نگرش
سنتی و کاستنگرای را وقتی میتوان تغییر داد که شان و ارزش انسانی کودکان و نوجوانان در مفهوم
رهایی بخشی آن و متناسب با فلسفه زندگی و فلسفه علوم انسانی متناسب با عصر حاضر، که آن را
فلسفه خردگرایی مینوی و علمی نامیدهایم، مورد نظر قرار گیرد. با این حال تعداد بسیار زیادی از
کودکان دارای نارساییهای ذهنی فقط به میزان خفیف یا متوسط دچار این مشکلات هستند تخمین
کلی از تعداد آنها 2 درصد است. ممکن است در مورد این کودکان هیچ دلیل جسمانی برای نارسایی
شان وجود نداشته باشد.
خلاصه ماشینی:
اهداف پژوهش هدف از انجام اين تحقيق تعليم و تربيت کودکان استثنايي و آموزش اصولي و کارآمد که به خدمات آموزشي ويژه و حمايت هاي گسترده نياز دارند تا از کل استعداد خود استفاده کنند.
گروه هاي آموزشي استثنايي به ٧ گروه تقسيم مي شوند که عبارتند از: دانش آموزان نا شنوا، نيمه شنوا دانش آموزان نابينا، نيمه بينا دانش آموزان کم توان ذهني دانش آموزان با اختلالات رفتاري دانش آموزان معلول جسمي حرکتي دانش آموزان با ناتوانايي هاي يادگيري خاص دانش آموزان چند معلوليتي تفاوت تعليم و تربيت کودکان تيز هوش با کودکان عادي در پرورش کودکان تيز هوش ، رشد دادن طرز تفکر علمي آن ها و ايجاد و تقويت علاقۀ آن ها به تحقيقات و مطالعات وسيع و عميق بايد در درجۀ اول اهميت قرار گيرد و ضمن توجه به رشد متعادل جسمي، عاطفي، اجتماعي و فرهنگي کودکان هدف هاي آني و آتي به طور يکسان در نظر گرفته شود.
مدارس ناشنوايان اين مدارس فرصت هاي آموزشي مناسب را براي کودکاني که علي رغم همه اقدامات انجام شده کاهش بيشتر از٧٠ دسي بل در ميزان شنوايي خود داشته اند و بعنوان بسيار ناشنوا طبقه بندي مي شوند و نيز براي کودکاني که کاهش حد شنوايي آنها بين ٢٥ الي٧٠ دسي بل بوده و به صورت افراد سنگين گوش طبقه بندي مي شوند، فراهم مي آورد .
I مابين ٤٥-٧٥ در نظر گرفته شده است موسيقي درماني براي آموزش موسيقي به کودکان استثنايي چند نکتۀ اساسي وجود دارد که لازم است مذنظر قرار گيرند : [٢٧[ -نخست توان هوشي و شرايط ذهني کودک و دوم محدوديتهاي حسي و حرکتي آنها.