چکیده:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر هوش هیجانی و سلامت روان
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد می باشد. جامعه آماری کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد
اسلامی واحد مشهد سال تحصیلی 97-1396 بودند . هوش هیجانی می توان خود را برای پایداری در
مقابله با ناکامی برانگیخت، حالات روحی و خلق خود را تنظیم کرد، ارضای نیاز را به تعویق انداخت،
از غرق شدن تفکر در مسائل ناراحت کننده اجتناب کرد و با دیگران همدلی نمود. سلامتی از نیازهای
اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد. اگرچه در ابتدا فقط به سلامت جسم به
عنوان سلامتی توجه میشد، با پیشرفت علم ورسیدن به سطحی قابل قبول از سلامتی جسمی بشر به
جنبه های دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کرده است .این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح
پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش وکنترل می باشدنمونه شامل پنجاه نفر از متقاضیان شرکت
در کلاس تئوری انتخاب از طریق فراخوان که به صورت نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله
ای انجام شده است .ابزار مورد استفاده تست هوش هیجانی بار- آن ، سلامت روان گلدنبرگ GHQ و
پکیج محقق ساخته آموزش تئوری انتخاب می باشد . نتایج پژوهش به کمک تحلیل کواریانس که با
نرم افزار SPSS 23 به دست آمده است نشان می دهد که آموزش تئوری انتخاب بر هوش هیجانی
و سلامت روان معنی دار بوده است. نتیجه کلی اینکه تئوری انتخاب بر هوش هیجانی و سلامت روان
موثر است.
خلاصه ماشینی:
نام نويسنده مسئول : محمد حسين قدياني تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٥/٢٧ چکيده تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٧/٢٩ هدف از انجام پژوهش حاضر بررسي اثربخشي آموزش تئوري انتخاب بر هوش هيجاني و سلامت روان دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد مي باشد.
نتايج پژوهش به کمک تحليل کواريانس که با نرم افزار ٢٣ SPSS به دست آمده است نشان مي دهد که آموزش تئوري انتخاب بر هوش هيجاني و سلامت روان معني دار بوده است .
جدول (٩) تحليل کواريانس تاثير برگزاري آموزش تئوري انتخاب بر سلامت روان دانشجويان (رجوع شود به تصویر صفحه) نتايج جدول ٩ نشان مي دهد اثر بين آزمودني براي گروه در متغير وابسته پس آزمون سلامت روان معنادار است .
براي مثال ، اثر آموزش تئوري انتخاب به طور مؤثري بر ميزان شادکامي (کارخانه چي، احدي و حاتمي، ١٣٨٩ )، افزايش عزت نفس و کانون مهار دروني (صاحبي، ١٣٩٠ )، منبع کنترل و راهبردهاي مقابله اي (اميري، آقامحمديان شعرباف و کيميايي،١٣٩١ )، مسؤوليت پذيري و عزت نفس (موسوي،١٣٨٨)، کاهش بحران هويت (حسين پور، درويشي و سوداني، ١٣٨٩ )، اميد به زندگي و اضطراب (پاشا و اميني، ١٣٨٩)، افزايش پيشرفت تحصيلي دانشجويان (وابولدينگ و بريکل ٢٠١٣،٤)، افزايش خودپنداره مثبت (پترسون ، چانگ و کالينز٥، ١٩٩٨)، افزايش عزت نفس و انگيزه ؛ پيشرفت فردي (مرادي شهربابک ، ١٣٨٩)، و در برنامه هاي سلامت ، گيلچريست بنکز(٢٠١١) و تندرستي (کاستونز٦، ٢٠١٠) نشان داده شده است .
& Collins 6 Casstevens 7 Perkins 8 Gilchrist Banks 9 Watson, M.