چکیده:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان خویشتن شناسی و رضایت مندی شغلی با نقش میانجی
سلامت سازمانی در میان مدیران و کارکنان شرکت گاز شیراز می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف،
پژوهشی کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی، از نوع همبستگی- پیمایشی است.
جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت گاز شیراز و شرکت های وابسته به آن
به تعداد 150 نفر می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 108 نفر با روش نمونهگیری تصادفی
ساده و در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از پرسشنامه خویشتن شناسی
مدیران دیوید وتن و کیم کامرون( 1991 )، پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و فیلدمن( 1996 ) و
پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا ( 1967 ) استفاده شد. جهت تحلیل فرضیه اصلی تحقیق، از آزمون
های تحلیل مسیر، آزمون های مقایسه ای تی تک نمونه ای/ آزمون علامت-تحلیل آنوا-یومن ویتنی-
کروسکال والیس و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. جهت تحلیل فرضیه های فرعی تحقیق،
از آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون ضریب تعیین( R2 )، تحلیل واریانس( F) و ضریب
رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نتایج نشان داد بین خویشتن شناسی و رضایتمندی شغلی
به طور مستقیم، ارتباط معناداری وجود ندارد(P_Value>0.05)اما بین خویشتن شناسی و
رضایتمندی شغلی به طور غیر مستقیم به واسطه نقش میانجی سلامت سازمانی ارتباط معنادار وجود
دارد. بین خویشتن شناسی و سلامت سازمانی به میزان(P=0/368)و بین سلامت سازمانی با
رضایتمندی شغلی به میزان(P=0/472)ارتباط معنادار وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
هرگاه بحراني موقعيت سازمان را در خطر قرار دهد، افراد خود را کنار خواهند کشيد، عمدتاً بر روي تضادها سرپوش گذاشته مي شود، يادگيري بسيار مشکل است ، هيچ نوع انتقاد علني و منطقي در ارتباط با عدم پيشرفت کارها انجام نمي گيرد، صداقت در روابط وجود ندارد، کارکنان احساس مي کنند در شغل خود محبوس شده اند و از کار خود ناراضي بوده و احساس خستگي و فرسودگي مي کنند، مديريت شديدًا امور جزيي را کنترل مي 1 Contes 2 Parsons 3 Miles 4 Holland 5 Kaplan 6 Shader کند و در کارکنان حس اعتماد متقابل ، آزادي و مسؤوليت پذيري وجود ندارد، مديران و کارکنان اصولاً ريسک را نمي پذيرند، هر کس در سازمان اشتباه کند، کنار گذاشته مي شود، عملکرد ضعيف به صورت سراسري مورد بررسي قرار مي گيرد، ساخت سازماني و خط مشي ها و دستورالعمل ها، دست و پا گير هستند، در سازمان نظمي وجود ندارد و روش هاي سنتي کاملاً متداول است ، ابتکار و يا تغيير براي همگامي و انطباق با بازار وجود ندارد، وجود بوروکراسي و کاغذ بازي باعث دوباره کاري هاي غيرضروري مي شود و کار سازمان به کندي انجام مي گيرد (اميرحسيني، ١٣٩٢: ٣٣).
با توجه به مباحث انجام شده ، اين تحقيق سعي به بررسي ارتباط ميان خويشتن شناسي و رضايت مندي شغلي با نقش ميانجي سلامت سازماني در ميان مديران و کارکنان شرکت گاز شيراز دارد.
فرضيه اصلي: بين خويشتن شناسي مديران و کارکنان و رضايت مندي شغلي آن ها با نقش ميانجي سلامت سازماني در شرکت گاز شيراز ارتباط معنادار وجود دارد.