چکیده:
مسئله تحقیق: علوم انسانی مجموعه دانشهایی است که به شناخت انسان و توصیف، تبیین و تفسیر پدیدههای فردی و اجتماعی، جهت بخشی به افعال و انفعالات انسانی میپردازند. علوم انسانی موجود که براساس مبانی غیرالاهی شکل گرفته است و در رساندن انسان به سعادت، بهویژه در جوامع اسلامی کم توفیق بوده است؛ ازاینرو تولید علوم انسانی اسلامی به ویژه علوم انسانی قرآنبنیان ضروری است. یکی از مسائل جدی در اینباره ظرفیت زبانی قرآن برای این کار است؛ که این مسأله را به روش توصیفی - تحلیلی بررسی میکنیم.
یافته های تحقیق نشان میدهد، اولاً، قرآن وحی خداوند بوده و هرآنچه بیان میکند، مطابق واقع است، یعنی گزارههای اخباری آن صادق است و گزارههای هنجاری آن مرتبط با سعادت انسانی است. ثانیاً، نظریه حاصل از آن همگانی است. بنابر این قرآن این ظرفیت زبانی را دارد تا بتوان بر اساس آموزههای آن علوم انسانی تولید کرد.
The research problem: humanities is a set of sciences that deal with human cognition and description, explanation and interpretation of individual and social phenomena, giving direction to human actions and interactions. The existing humanities, which are based on non-divine principles, have been less successful in bringing human beings to happiness, especially in Islamic societies; Therefore, the production of Islamic humanities, especially the humanities of the Qurchr('39')an, is essential. One of the serious issues in this regard is the linguistic capacity of the Qurchr('39')an to do so; We study this issue in a descriptive-analytical way. The research findings show that, firstly, the Qurchr('39')an is the revelation of God and all its statements are true, that is, its prophetic propositions are true and its normative propositions are related to human happiness. Second, the theories derived from it are universal. Therefore, the Qurchr('39')an has the linguistic capacity to produce the humanities according to its teachings
خلاصه ماشینی:
یافتههای تحقیق نشان ميدهد، اولاً، قرآن وحي خداوند بوده و هرآنچه بيان میکند، مطابق واقع است، يعني گزارههاي اخباری آن صادق است و گزارههاي هنجاري آن مرتبط با سعادت انساني است.
مسئله واقعنمايي قرآن کريم و نبود امور خلاف واقع در آن، حتي از باب مصلحتسنجي، در منابع متعدد بررسي شده است؛ (سعيدي روشن، 1389: 95؛ ساجدي، 1381: 37 ـ 29؛ امين و واعظي، 1392: 72 ـ 51؛ کريمي و مقيمي، 1399: 124 ـ 106) لکن بررسي اين مسئله با نگاه به توليد علومانساني اسلامي و قرآنبنيان و زمينهسازي براي آن در هيچيک از آنها نيامده است.
1. نقد ادله و شواهد منکران ظرفيت زباني قرآن براي توليد علوم انساني کساني که معقتدند که نميتوان براساس آيات قرآن کريم ديدگاه معتبر ازجمله درباره علومانساني ارائه داد، منکر ظرفيت زباني قرآن بوده و دراينباره شبهاتي را مطرح کردهاند، که ميطلبد ظرفيت زباني قرآن و واقعنمايي آن را اثبات کرد.
(رجبي، 1390: 54) فايده به تجربه گذاشتن ديدگاه قرآني، اين است که هنگام تعارض، دادههاي وحياني با يافتههاي تجربي، اگر حاصل تجربههاي متعدد برخلاف فهم ما از قرآن کريم باشد، در صورت ظاهر بودن آيه مورد استناد، احتمال ميدهيم فهم ما درست نباشد و مراحل توليد علومانساني را بازبيني ميکنيم؛ ولي اگر آيه از نظر دلالت، نص و صريح بود، حاصل تجربه را کنار ميگذاريم و يا مورد بازنگري قرار ميدهيم.
برخي از صفات خداوند شاهد بر اراده ارائه حقايق مطابق با واقع از بيان قرآن است و نيز شاهد بر حق بودن مطالب قرآن ميباشد.
لازمه وجود مطالب خلاف واقع در قرآن آن است که عواملي مانع از واقعگويي خداوند شدهاند و اين يعني شکست خوردن که با عزيز بودن منافات دارد.