چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر نگرش دانشجویان نسبت به خشونت علیه زنان صورت پذیرفته است. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان ۴۰۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه های دولتی استان مازندران که بر اساس شیوه نمونه گیری احتمالی طبقه ای انتخاب شده بودند و با استفاده از نظریه های فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی انجام شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که اغلب دانشجویان (۵/۷۲ درصد) دارای نگرش منفی، ۲/۲۶ درصد دارای نگرش میانه و ۲/۱ درصد دارای نگرش مثبت نسبت به خشونت علیه زنان بوده اند. هم چنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که متغیر های مستقل کیفیت هنجاری ادراک شده دیگران مهم، نگرش سنتی نسبت به زنان، کیفیت عکس العمل ادراک شده دیگران مهم، پاداش های ادراک شده و انتظارات سنتی از نقش زناشویی، به ترتیب دارای بیش ترین تاثیر بر متغیر وابسته پژوهش بوده اند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های مربوط به نظریههای فمینیسم لیبرال و یادگیری اجتماعی را تایید میکنند و نشان میدهند که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، امری اجتناب ناپذیر نبوده، بلکه تحت تاثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداشها و تنبیههایی که در جریان کنشهایش دریافت میکند، ایجاد می گردد.
The aim of this study was to investigate social and cultural factors affecting students’ attitudes toward violence against women. This study was conducted using a survey method among 400 male students of public universities in Mazandaran province who were selected based on stratified probabilistic sampling method and using theories of Liberal Feminism and Social Learning. The results revealed that the majority of participants (72/5%) had a negative, more than 26% of them had a medium, and more than 1% of them had a positive attitude toward violence against women. Also, the results of multiple regression analysis show that the independent variables of perceived norm qualities of significant others, traditional attitudes towards women, perceived reaction qualities of significant others, perceived rewards, and traditional marital role expectations, respectively have the greatest impact on the dependent variable. In general, the results confirm the propositions of the theories of liberal feminism and social learning and they show that the issue of violence against women and the attitudes toward it, is not inevitable, rather it is created under the influence of the structure and ideology that governs society and the social ties of the individual with those around him and the rewards and punishments he receives during his actions.
خلاصه ماشینی:
(2003 1 Flood 2 Pease 3 Social Learning Theory 4 Nabors 5 Jasinski 6 Haj-Yahia 7 Pathriarchy از سوی دیگر، در میان اقشار و گروه های اجتماعی مختلف موجود در ساختار جامعه ، دانشجویان نقشی کلیدی در پویایی اندیشه و مرجعیت فکری ایفا می کنند.
1 Yang 2 Bucheli 3 Rossi 4 Gharaibeh 5 Jeistman 6 Bhanet 7 Senn 8 Seo 9 Berkel 10 Schwertscharf 11 Zaatut 12 Shen 13 Uysal 14 foshee همچنین ، دقت در نتایج پژوهش های داخلی و خارجی که به تبیین نگرش نسبت به خشونت علیه زنان یا موضوعات مشابهی نظیر باورهای مربوط به کتک خوردن زنان یا همدردی با زنان کتک خورده پرداخته اند، ما را به چهار نوع رویکرد پژوهشی عمده می رساند: نخست ، رویکردی است که بیش از هر عامل دیگری ، بر عوامل سطح خرد (عوامل جمعیت شناختی ، بیولوژیک و روان شناختی )، نظیر سن ، وضع تاهل ، سطح تحصیلات ، میزان درآمد، نارسایی های هیجانی و...
در زمینه متغیرهای مربوط به نظریه یادگیری اجتماعی ، نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین کیفیت هنجاری ادراک شده دیگران مهم و نگرش مساعد نسبت به خشونت علیه زنان است .
The Study of University male Students Attitude towards Violence against Women in Family Context: An Empirical Test of Akers Social Learning Theory.
Exploring University Female Student’s Attitudes Toward Violence Against Women: An Empirical Test of Social Learning Theory.