چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گرایانه انسجام خانواده در رابطه سبکهای عشق ورزی با کیفیت
روابط بین فردی زنان دارای تعارض بود. این پژوهش در چهارچوب پژوهشهای توصیفی قرار دارد و از نوع
همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان ساکن شهر مشهد دارای تعارضات زناشویی مراجعه
کننده به کلینیک های مشاوره درسطح مشهد در سال 1397 که با توجه به وسیع بودن جامعه آماری و عدم
دسترسی به فهرستی از آن، برای سهولت در نمونه گیری از بین آنها 150 نفر به صورت دردسترس در یک
دورهی زمانی چهار ماهه از طریق دو کلینیک مشاوره و روانشناسی انتخاب شدند و شرکتکنندگان به چهار
پرسشنامه سبکهای عشق استرنبرگ ( 1986 )، پرسشنامه کیفیت روابط بین فردی پیرس و همکاران
(1991 )، پرسشنامه انسجام خانواده (السون، 2010 ) و پرسشنامه تعارض ( MCQ ) پاسخ دادند. به منظور
توصیف دادههای این پژوهش از شاخصهای آمار توصیفی (مانند میانگین و واریانس) و برای تحلیل از
شاخصهای آمار استنباطی استفاده شد. دادهها به کمک نرم افزار spss تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که بین سبکهای عشق ورزی با کیفیت روابط بین فردی و انسجام خانواده و نیز بین کیفیت
روابط بین فردی با انسجام خانواده در زنان دارای تعارض رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد
که بین سبکهای عشق ورزی با کیفیت روابط بین فردی با میانجی گری انسجام خانواده در زنان دارای
تعارض رابطه وجود دارد بنابراین با توجه به نتایج تحقیق حاضر ونتایج تحقیقات مشابه توصیه می شود در
رویکرد خانواده درمانی به سبک های عشق ورزی وانسجام خانواده وکیفیت روابط بین فردی توجه شود.
خلاصه ماشینی:
نقش ميانجيگرايانه انسجام خانواده در رابطه سبک هاي عشق ورزي با کيفيت روابط بين فردي زنان داراي تعارض سميه تقديسي تقي پور کارشناس ارشد روانشناسي، دانشگاه ازاد اسلامي واحد نيشابور، نيشابور، ايران .
نام نويسنده مسئول : سميه تقديسي تقي پور تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٢/١٦ چکيده تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٤/٢٤ هدف پژوهش حاضر بررسي نقش ميانجي گرايانه انسجام خانواده در رابطه سبک هاي عشق ورزي با کيفيت روابط بين فردي زنان داراي تعارض بود.
جامعه آماري اين پژوهش شامل کليه زنان ساکن شهر مشهد داراي تعارضات زناشويي مراجعه کننده به کلينيک هاي مشاوره درسطح مشهد در سال ١٣٩٧ که با توجه به وسيع بودن جامعه آماري و عدم دسترسي به فهرستي از آن ، براي سهولت در نمونه گيري از بين آنها ١٥٠ نفر به صورت دردسترس در يک دوره ي زماني چهار ماهه از طريق دو کلينيک مشاوره و روانشناسي انتخاب شدند و شرکت کنندگان به چهار پرسشنامه سبک هاي عشق استرنبرگ (١٩٨٦)، پرسشنامه کيفيت روابط بين فردي پيرس و همکاران (١٩٩١)، پرسشنامه انسجام خانواده (السون ، ٢٠١٠) و پرسشنامه تعارض ( MCQ ) پاسخ دادند.
انسجام خانواده ، سبک هاي عشق ورزي، کيفيت روابط بين فردي، زنان داراي تعارض مقدمه تعارض نوعي ارتباط زناشويي که در آن رفتارهاي خشونت آميز مانند توهين ، سرزنش ، انتقاد و حمله فيزيکي وجود دارد و زوجها در آن نسبت به يکديگر احساس خصومت ، کينه ، خشم و نفرت داشته و هر يک عقيده دارد که همسرش آدم نامطلوب و ناسازگاري است که موجب رنجش و عذاب او مي شود (مارکو، درن و ساسمن ١، ٢٠١٥).