چکیده:
در شرکتهایی که در یک حالت پایدار نیستند (شرکتهای با رشد پایین) و مشکلات زمانبندی وجه نقد دارند، اقلام تعهدی غیرعادی نقش برجستهتری در علامتدهی عملکرد شرکت دارند و مدیران دربارۀ اقلام تعهدی حسابداری اختیار دارند لذا هدف تحقیق حاضر بررسی توانایی سود و جریان نقد عملیاتی در توضیح ارزش ذاتی تحقق یافته شرکت بود. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکتهای فعال پذیرفته شده در بورس بود که تعداد 118 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و از جیث هدف کاربردی بود. نتایج رگرسیون نشان داد توانایی سود و جریان نقد عملیاتی در توضیح ارزش ذاتی تحقق یافته شرکت تاثیر معنی داری دارد.
In firms that are not in a stable position (low-growth firms) and have cash scheduling problems, unusual accruals play a more prominent role in signaling the company's performance, and managers have accounting accruals, so the purpose of this study is to examine profitability and operating cash flow. In explaining the realized intrinsic value of the company. The statistical population of the study was all active companies listed on the stock exchange, of which 118 companies were selected as a sample. The research method was descriptive-correlational and applied objective. The regression results showed that the ability of profit and operating cash flow has a significant effect on explaining the realized intrinsic value of the company.
خلاصه ماشینی:
com چکيده در شرکت هايي که در يک حالت پايدار نيستند (شرکت هاي با رشد پايين ) و مشکلات زمان بندي وجه نقد دارند، اقلام تعهدي غيرعادي نقش برجسته تري در علامت دهي عملکرد شرکت دارند و مديران دربارة اقلام تعهدي حسابداري اختيار دارند لذا هدف تحقيق حاضر بررسي توانايي سود و جريان نقد عملياتي در توضيح ارزش ذاتي تحقق يافته شرکت بود.
کيمل ٤ و همکاران (٢٠٠٤) معتقدند وجوه نقد عملياتي نه تنها بايد در 1 Bartov 2 Ehrhardt 3 Lev 4 Kimmel داراييهاي ثابت جديدي سرمايه گذاري شده تا شرکت بتواند سطح جاري فعاليت هاي عملياتي خود را حفظ نمايد، بلکه بخشي از اين وجوه نيز بايد به منظور رضايت سهامداران تحت عنوان سود سهام بين آنها توزيع گردد.
بنابراين ديدگاه هاي جديد در زمينه ارزش گذاري شرکت ، عموما ارزش ذاتي تحقق يافته را معيار مناسب تري در پيش بيني جريان هاي نقدي آتي مي دانند، اما از آنجايي که محاسبه ارزش ذاتي تحقق يافته ، 1 Lorek & Willinger فرآيندي پيچيده و کاملا تخصصي است ، استفاده از اين تکنيک براي کليه سرمايه گذاران به منظور اتخاذ تصميم هاي سرمايه گذاري ميسر نيست .
بايلي و همکاران (٢٠٠٨) به مقايسه مدل هاي ارزش گذاري شرکت شامل مدل جريان نقد تنزيلي ، 1 Kim & Kross 2 Efion & Ejabu 3 Sabramanyam & Venkatachalam مدل سود باقيمانده و مدل سود تقسيمي در سطح ١٢٩ شرک پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار استراليا پرداخته اند.