چکیده:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر هوش فرهنگی با اثربخشی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان
مهاباد در سال تحصیلی 98 - 97 با نقش میانجی تدریس فکورانه بوده است. روش تحقیق مورد
استفاده در این پژوهش توصیفی-زمینه یابی (پیمایشی) بوده است. جهت جمع آوری داده ها از
سه پرسشنامه 1 - پرسشنامه هوش فرهنگی که توسط ارلی وانگ 2 - پرسشنامه اثربخشی معلم چو
و بولی ( 2007 ) 3 - پرسشنامه تدریس فکورانه معلم اکبری و همکارانش ( 2010 ) استفاده شده
است. نمونه آماری این تحقیق شامل 270 نفر از آموزگاران شهرستان مهاباد بوده است. به منظور
تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. جهت تحلیل
داده ها از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و ایموس استفاده شد. در سطح توصیفی از جدول
فراوانی و در سطح استنباطی با استفاده از نرم افزارآماری ایموس مدل های رگرسیون و میانجی
اجرا شده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که: با اطمینان 99 درصد، هوش فرهنگی بر
اثربخشی معلمان مدارس تاثیر معنادار داردو 16 درصد از واریانس متغیر اثربخشی معلمان به
وسیله واریانس متغیر هوش فرهنگی تبیین می شود ( P<0/01 ). با اطمینان 99 درصد، بخشی از
اثر هوش فرهنگی بر اثربخشی معلمان از طریق نقش واسطه تدریس فکورانه انتقال پیدا می کند
(P<0/01 ). با طمینان 99 درصد، همه ی مولفه های هوش فرهنگی بر اثربخشی معلمان مدارس
تاثیر معنادار دارند ( P<0/01)
خلاصه ماشینی:
بررسي تأثير هوش فرهنگي بر اثربخشي معلمان با نقش ميانجي تدريس فکورانه در ميان آموزگاران مدارس ابتدايي شهرستان مهاباد در سال تحصيلي ٩٨-٩٧ يونس ايور١، پريوش محمدي قشلاق 2 ١ کارشناسي ارشد برنامه ريزي درسي، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامي، مهاباد، ايران .
بعضي از پژوهش ها نشان داده اند که بين هوش فرهنگي و اثربخشي رابطه معني دار وجود دارد از جمله اين پژوهش ها مي توان به تحقيقات احمدي (١٣٩٦) هاديزاده مقدم و حسيني ( ١٣٨٧ ) ؛ گيلاني (١٣٩٢) ؛ رنجبرابوالوردي (١٣٩١) ؛ ياراحمدي (١٣٩٥) ؛ غلامي (١٣٩٥) ؛ مختاري ديناني ؛ کوزه چيان و نظريان مادواني (١٣٩٤) ؛ ويلفرد سولومون (٢٠١٧) ؛ کوهلمن (٢٠١٠) و انگ و همکارانش (٢٠٠٧) اشاره کرده ، همچنين بنبين هوش فرهنگي و تواندمند سازي (حسين زاده و صفري ،١٣٩٣) ؛ هوش فرهنگي و عملکرد (شاه چراغي ؛ صادقي و حقيقتيان ، ١٣٩٣؛ غفاري و خاني،١٣٩٢؛ ملائي، ميرکمالي و پورکريمي ،١٣٩٣؛ عصاره ، بيگدلي، مروتي و حسيني،١٣٩٥؛ رحيم نيا ؛ مرتضوي و دلارام ،١٣٨٩ و جيوتي، کور و باو ،٢٠١٥) و هوش فرهنگي و تعهد سازماني (نقي پور و قلاوندي ؛١٣٩٤) رابطه معني دار وجود دارد.
براي اين منظور قبل از مداخله دادن متغير ميانجي (تدريس فکورانه ) روابط دو متغير مستقل و وابسته بررسي شد (سوال ١) همچنانکه گفته شد با اطمينان ٩٩ درصد مي توان گفت که در جامعه مورد مطالعه هوش فرهنگي بر اثربخشي معلمان تأثير معنا دار دارد.