چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقابله سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا
به دیابت و زنان سالم بود. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی یا علّی-
مقایسه ای است. نمون هی این پژوهش متشکل از 100 دانشجو در شهرستان سبزوار بودند که به روش
نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، پرسشنامه سبک های مقابله ای و
پرسشنامه شخصیتی نئو فرم کوتاه بود. جهت تجزیه و تحلیل داد هها، از روش تحلیل واریانس چند
متغیره یا مانوا استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقادیر سطح معناداری ( Sig ) از
05 / 0 کمتر است، لذا بین سبک های مقابله ای و ویژگی های شخصیت زنان مبتلا به دیابت و زنان
سالم تفاوت معناداری وجود دارد. بحث و نتیج هگیری: با توجه به نتایج پژوهش، توجه به متغیرهای
شناختی از جمله ویژگی های شخصیت و سبک های مقابله ای در بیماران دیابتی می تواند به بهبود
روند بیماران و افزایش کیفیت زندگی آنان کمک شایان توجهی نماید .
خلاصه ماشینی:
مقايسه سبک هاي مقابله اي و ويژگي هاي شخصيتي زنان مبتلا به ديابت و زنان سالم الهام دولت آبادي ١، سحرکرد ٢ ١ کارشناسي ارشد روانشناسي باليني دانشگاه آزاد اسلامي شاهرود واحد علوم و تحقيقات تهران .
طبق نتايج پژوهش هاي انجام شده ، ويژگي هاي شخصيتي از مؤثرترين عوامل در پيش بيني رفتارهاي خودمراقبتي و کنترل ديابت در بين افراد مبتلا به اين بيماري است (باث -کيولي و ويکرز٧، ٢٠٠٨).
همچنين بر جسم ، روان و عملکرد رواني و اجتماعي اثرات گسترده اي 1- diabetes 2- Kaholokula, Haynes, Grandinetti & Chang 3- coping styles 4- Taylor 5- Kennedy & Llewelyn 6- characteristies 7- Booth-Kewley & Vickers 8- McCrea & Costa 9- Pollock-BarZiv & Davis مي گذارد و درمان هاي پزشکي هر چند علائم را کاهش مي دهند ولي خود و عوارض آن ها باعث اختلال در الگوي زندگي مي شوند (مک دونالد١٠ و همکاران ، ١٩٩٩).
، اين پژوهش درصدد آن برآمده تا به بررسي مسئله اصلي يعني آيا بين سبک هاي مقابله اي و ويژگي هاي شخصيتي زنان مبتلا به ديابت و سالم تفاوت وجود دارد يا خير؟، بپردازد.
هدف اصلي تعيين مقايسه اي سبک هاي مقابله اي و ويژگي هاي شخصيتي در زنان مبتلا به ديابت با زنان سالم سبک مقابله اي: سبک مقابله اي مجموعه اي از تلاش هاي شناختي و رفتاري فرد است که جهت تعبير و تفسير و اصلاح يک وضعيت تنيدگي زا و کنار آمدن با مسائل و مشکلات به کار مي رود و نقش اساسي و تعيين کننده در سلامت جسماني و رواني ايفا مي کند (حسن زاده و همکاران ، ١٣٩١).