چکیده:
اگرچه سازمانها سیستم های مدیریت مسیر شغلی و استراتژ ی های ترفیع را برای کارکنانی که دارای
سطح بهره وری بالا و عملکرد مطلوب هستند، طراحی و اجرا می کنند اما مطالعات، حاکی از تاثیر
فرایندها و رفتارهای سیاسی از جمله چاپلوسی بر پیشرفت حرفه ای کارکنان است. فرد می تواند از
طریق به کارگیری موثر چاپلوسی در برابر سرپرستان خویش به موفقیت حرفه ای نظیر نمرات ارزشیابی
بالا دست یابد. لذا این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی کوشیده است ضمن پرداختن به مباحث
تملق و چاپلوسی و تفاوت آن با تعریف و تمجید، مبانی نظری جامعه شناختی و تاریخی با تاکید بر
استبداد و فرهنگ عشیره ای بررسی شود ودو دسته عوامل فردی و موقعیتی موثر بر بروز رفتار
چاپلوسانه در سازمان و تاثیر آن بر پیشرفت شغلی کارکنان واکاوی شود.یافته های پژوهش نشانگر آن
بود که چاپلوسی امری گسترده است که توسط افراد در طبقه های مختلف انجام می گیرد و افراد به
فراوانی با آن مواجه می شوند ومبانی فرهنگ عشیره ای نظیر ناامنی، باندبازی،بی قانونی و عدم شایسته
سالاری نقش بسیاری در مبادرت به رفتار چاپلوسانه دارند.چاپلوسی یکی از آفت های مدیریت و از
پدیده های رفتار سازمانی نامطلوب می باشد که آثار مخربی در سازمان دارد. یکی از مهمترین آثار آن
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در مدیر نسبت به توان و صحت عملکرد خود است که منجر به ادامه
استراتژی های غلط می شود لذا به تفصیل به بررسی تاثیر مخرب آن بر عملکرد بنگاه های اقتصادی
پرداخته وبه مدیران سازمان ها توصیه کرده که سازمان تحت مدیریت خود را از لحاظ میزان سرایت
این فرهنگ مورد معاینه و ارزیابی قرار دهند و روش هایی برای برخورد با افراد متملق و خنثی سازی
رفتار آنها ارائه شده است
خلاصه ماشینی:
لذا اين پژوهش با رويکرد توصيفي - تحليلي کوشيده است ضمن پرداختن به مباحث تملق و چاپلوسي و تفاوت آن با تعريف و تمجيد، مباني نظري جامعه شناختي و تاريخي با تاکيد بر استبداد و فرهنگ عشيره اي بررسي شود ودو دسته عوامل فردي و موقعيتي مؤثر بر بروز رفتار چاپلوسانه در سازمان و تأثير آن بر پيشرفت شغلي کارکنان واکاوي شود.
يکي از مهمترين آثار آن ايجاد اعتماد به نفس کاذب در مدير نسبت به توان و صحت عملکرد خود است که منجر به ادامه استراتژي هاي غلط مي شود لذا به تفصيل به بررسي تأثير مخرب آن بر عملکرد بنگاه هاي اقتصادي پرداخته وبه مديران سازمان ها توصيه کرده که سازمان تحت مديريت خود را از لحاظ ميزان سرايت اين فرهنگ مورد معاينه و ارزيابي قرار دهند و روش هايي براي برخورد با افراد متملق و خنثي سازي رفتار آنها ارائه شده است .
رندي گوردون ٣ (١٩٩٦) چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق دهد به طور کلي چاپلوسي بستگي به درک و ارزيابي شخص از ميزان ريسکي دارد که در اين رفتار موجود است .
اين عامل مهمترين دليل نامطلوب بودن تملق و چاپلوسي در مديريت و سازمانها تلقي مي شود(باکر وميلمار٢٠٠٨،١٠) از آنجايي که وجود اينگونه رفتارها، به عنوان يک پديده سوءرفتاري که مي تواند بر سازمان اثرگذار باشددر هر سازماني محتمل است ، درک و آگاهي از اين نوع رفتارها براي مديران جهت کنترل و مديريت آنها در سازمان و جلوگيري از بروز اثرات منفي شان کاملاً ضروري است اهداف پژوهش ١.