چکیده:
تصمیمگیری در بسیاری از زمینههای علمی موضوعی مورد بحث، مناقشه برانگیز و جالب بوده است. بااینحال، در میان همه علومی که به نحوی با فرایند و مفاهیم تصمیمگیری و انتخاب مواجه هستند، مطالعات روانشناختی سهم قابلتوجهی در درک مکانیسمهای زمینهساز انتخاب افراد دارد. هدف این پژوهش اول از همه توصیف فرآیندهای ذهنی است که به آن فعالیتهای تصمیمگیری نیز گفته میشود و در مراحل مختلف تصمیمگیری دخیل هستند. هدف دوم ارایه دو سیستم پردازش اطلاعات است که در مراحل مختلف تصمیمگیری و انتخاب درگیر هستند. علاوه بر این، پژوهش پیش رو استراتژیهای تصمیمگیری را نیز توصیف میکند، یعنی اکتشافات مجاز برای اقدامات سریع و اقتصادی. همچنین نقش اراده آزاد و خودکنترلی در فرایندهای تصمیمگیری مورد بررسی قرار میگیرد. آنچه در این پژوهش از اهمیت اساسی برخوردار است، توضیح فرآیند تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان از منظر روانشناختی و همچنین بحث در مورد پیامدهای منفی احتمالی تصمیمات پیچیدهای است که توسط افراد، گروهها و جوامع گرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این، در این روند، نقش حیاتی عملکردهای عاطفی و انگیزشی نیز قابل توجه می باشد زیرا هنگام تصمیمگیری، افراد قضاوت های شناختی را براساس تجربه عاطفی خود تنظیم می کنند، همچنین ادبیات مدرن درباره تأثیرات آگاهانه و ناخودآگاه در تصمیمگیری، از جمله قدرت تأثیر فرآیندهای صریح و ضمنی بر انتخاب های فردی و همبستگی بین این فرآیندها بحث می کند (لرنر و همکاران 2015 ؛ نیوول و شانکس، 2014).
آنچه در این پژوهش از اهمیت اساسی برخوردار است، توضیح فرآیند تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان (عدم قطعیت) از منظر روانشناختی و همچنین بحث در مورد پیامدهای منفی احتمالی تصمیمات پیچیدهای است که توسط افراد، گروهها و جوامع گرفته میشود.
2- مفاهیم و ساختار فرایند تصمیمگیری در رویکرد روانشناختی، فرایند تصمیمگیری به سه مرحله تقسیم میشود: الف) مرحله قبل از تصمیمگیری (فرمول بندی مسئله و جمع آوری اطلاعات) ب) مرحله تصمیمگیری (انتخاب از بین گزینه های تعریف شده قبلی) پ) مرحله پس از تصمیمگیری (ارزیابی تصمیمگیری گرفته شده) Decision Decision-Making Free will Self-control فعالیت اساسی در مرحله قبل از تصمیمگیری، شناسایی یک مشکل یا به عبارت دیگر - تعریف اختلاف بین وضعیت فعلی است (هنوز تصمیمی اتخاذ نشده است) و وضعیت مورد نظر (تصمیمگیری شده است).
مفاهیمی که از ساختارهای اقتصادی تحت عنوان نظریه های ارزشی (اقتصاد ارزشی 1 ) نشات می گیرند، فرض می کنند که تصمیم گیرندگان ظرفیت نامحدودی دارند، به عنوان مثال آنها قادر به جمع آوری اطلاعات مهم در مورد گزینه های مختلف تصمیمگیری، تجزیه و تحلیل بی عیب و نقص داده ها، محاسبه درست احتمالات و در نهایت انتخاب صحیح هستند.