چکیده:
میرزا عبد الرّحیم شروانی متخلّص به حزین، از شاعران توانمند اواخر سلطنت زند یه و قاجاریه، و از خانواد ة وصال شیرازی است. وی د ر افکار و سبک اشعارش تحت تأثیر شیخ بهاءالد ّین محمّد عاملی مشهور به شیخ بهائی بود ه است و خود شاعر وجه تسمیة این اثر را از نان و حلوای شیخ بهائی و به اقتفا از آن معرّفی میکند . مثنوی صفاءالقلوب حاوی مطالبی د ر مذمّت جهان ناپاید ار و صفات ناپسند ید ة بشری، عشق زمینی و عشق آسمانی و مطالب تربیتی و ارشاد ی و اخلاقی است. این نسخه خطّی منحصر به فرد است و به خطّ نستعلیق، به شمارة 3006 د ر کتابخانة ملّی تبریز ثبت شد ه است. این نسخه شامل سی مثنوی د ر بحر رمل، به همراه یازد ه حکایت آموزند ه و د و قطعه اد بی د ر بحر عروضی رمل مثمّن محذوف و بحر هزج مسد ّس محذوف است. این مقاله بر آن است تا ضمن معرّفی عبد الرّحیم شروانی، سبک نگارشی اثر و رسمالخطّ و همچنین محتوا و ساختار اشعار آن را از زاویة زبانی و اد بی و فکری مورد تحلیل و بررسی قرار د هد .
Mirza Abdul Rahim Shervani, nicknamed Hazin, is one of the powerful poets of the late Safavid dynasty, and from the Vesal Shirazi family. In his thoughts and style of poetry, he has been influenced by Sheikh Bahا'u'll Muhammad Aml, known as the Bah Sheikh; And the poet himself introduces the name of this work from the bread and halva of Sheikh Baha'i and following it The Masnavi of Safa al-Qulub contains material condemning the unstable world and the undesirable human attributes, earthly love and heavenly love, as well as educational, instructive and moral material. This manuscript is unique and has been registered in Nastaliq script, number 3006 in the National Library of Tabriz. This edition includes thirty Masnavi in the sea of Raml, along with eleven instructive anecdotes and two literary pieces in the sea of prose of Raml of the deleted Muthamman and the sea of Hazj Masdas. This article aims to introduce Abdolrahim Rahvani Shervani, his works and religion, the writing style of the work, its calligraphy, as well as the content and structure of the poems.
خلاصه ماشینی:
البّته هرچند به گفتۀ بزرگان اهل ادب به دليل عدم استقلال شاعران و نويسندگان ، و همچنين مضمون پردازي هاي تکراري ؛ سبک مستقلّي در اين دوره پديد نيامد، و به نظر بعضي ها دوره رکود ادبي به شمار مي رود: «از انقراض حکومت صفويه تا آغاز سلطنت فتحعلي شاه قاجار که بيش از نيم قرن طول کشيده است زبان و ادبيّات فارسي نسبت به گذشتۀ درخشان خود دچار رکود و عقب افتادگي ممتدي گرديد که آن را دوران فترت ناميده اند.
در ذيل به ابياتي چند در وجه تسميۀ صفاءالقلوب حزين شرواني و شيخ بهائي اشاره مي شود: هر چه فرموده است آن شيخ کبار هست جمله همچو درّ شاهوار هر رغيفش بهتر از نقد روان هم بود حلواش شيرين تر ز جان گشته بود آن نان و حلوا ليک سرد کس نمي کردي ز سردي ميلَ خورد داده توفيق حزين پروردگار تا که پخت اين نان و حلوا خوشگوار چون همي بودش صفا بهر قلوب کرده شد موسوم با اين نام خوب جمله اجزايش نصيحت هست وپند در مذاق جان عالم سودمند (ابيات ، ٨٦، ٨٨، ٩٠، ٩٣، ٩٤، ١٠٣) «شب که بودم با هزاران کوه درد سر به زانوي غمش بنشسته فرد يک دمک بنشست بر بالين من رفت و با خود برد عقل و دين من گفتمش کي بينمت اي خوشخرام ؟ گفت : نصف اللّيل لکن في المَنام » ِ (نفيسي ، ١٣٨٣، ١٥٣) ٢- بحث و بررسي سبک شعري حزين شرواني را مي توان بين سبک هندي و سبک دورة بازگشت معرفي کرد.