چکیده:
جمشید یکی از شخصیّتهای اساطیر هند و ایرانی، بر اساس یکی از قدیمیترین اساطیر آریایی، نخستین انسان بوده و در هند و ایران، در دو مسیر جداگانه گسترش پیدا کرد. در صورت هندی، به شاه مردگان و در صورت ایرانی، به پادشاهی قدرتمند تبدیل شد که با ادّعای خدایی، فرّه از او فاصله گرفت و ضحّاک، پادشاهیاش را سرنگون و او را با ارّه به دو نیم کرد. داستان جمشید، علاوه بر اوستا، دینکرد و بندهش، در شاهنامۀ فردوسی و کتب تاریخی دورۀ اسلامی روایت شدهاست. در این مقاله، روایت فردوسی از داستان جمشید با رویکرد نقد منابع، با متون دیگر سنجیده خواهدشد. بررسی خاستگاه احتمالی روایت فردوسی از این داستان، هدف اصلی پژوهش حاضر است. بر اساس تجزیۀ داستان جمشید در شاهنامه و دیگر متون و تحلیل و تطبیق همسانیها و ناهمسانیها، این نتیجه حاصل شد که روایت کتب تاریخی عربی تحت تأثیر ادبیات دین اسلام قرار گرفته و با واسطهای متنی به متون پهلوی پیش از اسلام متّصل هستند. روایت ثعالبی، ارتباط متنی با تاریخ طبری داشته و در کنار آن، از کتب دیگری بهره گرفتهاست. روایت فردوسی از داستان جمشید، ارتباطی خاستگاهی با متون پهلوی داشته و ارتباط احتمالی با شاهنامۀ ابومنصوری ندارد.
In Iranian and Indian literary text, Jamshid is a mythological figure. According to one of the oldest Aryan myths, he was the first Human and spread in India and Iran in two separate ways; he became the king of the dead in India and the powerful kingdom in Persian. In Persian mythology, he claimed to be God and that's why the fortune was kept off. Zahhak destroyed the Jamshid's kingdom and saw him in two. In addition to texts such as Avesta, Denkard and Bundahishn, the tale of Jamshid is narrated by the Ferdowsi's Shahnameh and historical books of the Islamic period. The current paper studies the narration of Ferdowsi from the Jamshid's story through the source criticism. Investigating the possible origin of the Ferdowsi's narrative is the main purpose of this research. Based on the investigation of Jamshid's story in the Shahnameh and other texts and the analytical comparisons of similarities and inequalities, it can be concluded that narratives of Arabic historical books are influenced by the literature of Islamic religion and connected to pre-Islamic Pahlavi texts through textual mediation. The narrative of Sa'alabi show textual connections with Tarikh-i Tabari. Further, some other sources have been used. However, the narrative by Ferdowsi for the tale of Jamshid has an origin connection with the Pahlavi texts, and no possible connection is found with the Abu Mansouri's Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
بر اساس تجزیۀ داسـتان جمشید در شاهنامه و دیگر متون و تحلیل و تطبیق همسانیها و ناهمسانیهـا، ایـن نتیجـه حاصل شد که روایت کتب تاریخی عربی تحت تأثیر ادبیات دین اسـلام قـرار گرفتـه و بـا واسطه ای متنی به متون پهلوی پیش از اسلام مّتصل هستند.
او در جلد دوم کتاب «نمونه های نخسـتین انسـان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه ای ایرانیان »، به صورت مفصّل ، بـه داسـتان جـم در منـابع هندی، اوستایی، پهلوی و سپس ، خداینامه و روایات دوران اسلامی پرداخته است (کریسـتین سن ، ١٣٨٩: ٤٣٣-٢٨٣).
ضمن آن که پژوهش مذکور با هدف ردیابی تغییـرات و دگرگـونی جمشید در منابع گوناگون صورت گرفته ، از دو منظـر بـا پـژوهش حاضـر متفـاوت اسـت ؛ نخست این که کریستین سن به دنبال یافتن خاستگاه روایت فردوسی نبوده و علاوه بر ایـن ، از بررسی روایت ثعـالبی کـه اشـتراک نزدیکـی بـا مـتن شـاهنامه دارد، غافـل مانـده اسـت .
«هم سنجی روایت جم در اسطوره و حماسه » عنوان مقالـه ای اسـت کـه نویسـندگان ضـمن بررسی روایت جمشید در متون پهلوی و شاهنامه ، به ایـن مسـأله پرداختـه انـد کـه سـاختار داستان جمشید در عبـور از اسـطوره بـه سـمت حماسـه در شـاهنامه دچـار چـه تغییراتـی شده است (محمدی و همکاران ، ١٣٩٠: ٩).
جعفری دهقی و دشتبان (١٣٩٢) در پژوهشی بـا عنوان «بررسی سرانجام جمشید، پادشاه اساطیری در مآخذ گونـاگون » بـا بررسـی سـرانجام جمشید در منابع گوناگون ، به این نتیجه دست یافته اند که گناه جمشـید دو نـوع بـوده اسـت ؛ یکی خوراندن گوشت و دیگر نافرمانی از بندگی اورمزد.