چکیده:
هدف: این مطالعه، با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی چهارمولفهای بر مهارت حل مساله دانشجویان انجام شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. شرکتکنندگان شامل 23 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی– گرایش تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک، در سال تحصیلی 98-1397 بودند که بهصورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (11 نفر) جای گرفتند. یادگیرندگان در گروه آزمایش درس تولید محتوای الکترونیکی را براساس الگوی طراحی آموزشی چهار مولفهای گذراندند، درحالیکه روش آموزش در گروه کنترل روش مرسوم بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی حل مسالهی هپنر و پترسون (1982) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: یافتههای آماری نشان داد که روش آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی چهار مولفهای بر مهارت حل مسالهی دانشجویان تاثیر نداشته است (0. 05>P).
نتیجهگیری: در پرورش مهارتهای حل مساله علاوه بر الگوها و روشهای آموزشی عوامل دیگری نیز دخیل هستند که بایستی در فرایند آموزش مورد توجه قرار گیرند.
Objective: The aim of this study was to investigate the effect of a four-component educational design model on problem solving skills of university students. Method: in this study a quasi-experimental research method with pre-test and post-test design with control group was used. Participants in this study included 23 undergraduate students in the field of educational sciences - educational technology major of Arak University, in the academic year 2019-2020, were chosen by convenience and purposive sampling and randomly assigned into two experimental groups, 12 and control. , 11 subjects. Learners in the experimental group took the course of electronic content production based on a four-component educational design model, while the teaching method in the control group was the conventional method. The data collection tool was Hepner and Patterson (1982) problem solving questionnaire. Analysis of covariance (Ancova) was used to analyze the data. Results: Statistical findings showed that the instructional method based on the four-component instructional design model had no significant effect on students' problem-solving skills (p> 0.05). Conclusion: In addition to educational models and methods, there are other factors involved in developing problem-solving skills that should be considered in the educational process.
خلاصه ماشینی:
تأثير آموزش مبتني بر الگوي طراحي آموزشي چهار مؤلفه اي بر مهارت حل مسأله دانشجويان Effectiveness of Instruction Based on Four-Component Educational Design Model on Student's Problem-Solving Skills شيوا اباذري ١، محسن باقري ٢*، تورج سپهوند 3 دريافت مقاله : ١٣٩٩/٠٥/٢٢ پذيرش مقاله : ١٣٩٩/٠٨/٠٧ چکيده هدف : اين مطالعه ، با هدف بررسي تأثير آموزش مبتني بر الگوي طراحي آموزشي چهارمؤلفه اي بر مهارت حل مسأله دانشجويان انجام شده است .
Kester (رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ١: دياگرام الگوي طراحي آموزشي چهار مؤلفه اي (اقتباس از ون مرينبور، ٢٠٠٧) اين الگو از جامع ترين الگوهاي مسأله محور١ است که دو رويکرد آموزش مستقيم و مبتني بر مسأله را با هم تلفيق ميکند (سالاري، امير تيموري، ١٣٩٦).
عليرغم آنکه الگوي طراحي آموزشي چهارمؤلفه اي با توجه به ماهيت ساختن گرايي که دارد تصور ميشود بر مهارت هاي عالي ذهن ازجمله حل مسأله تأثيرگذار باشد بااين حال مطالعات اندکي در داخل و خارج کشور انجام شده است .
Reiser & Olina با توجه به مباحث مطرح شده ، فرضيه پژوهش عبارت است از: آموزش مبتني بر الگوي طراحي آموزشي چهارمولفه اي بر مهارت حل مسأله دانشجويان داراي تأثير معني داري ميباشد.
جدول ٦: نتايج تحليل کوواريانس تک متغيره جهت مقايسه نمرات مهارت حل مسأله و زيرمقياس هاي آن (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف بررسي تأثير آموزش مبتني بر الگوي طراحي آموزشي چهارمؤلفه اي بر مهارت حل مسأله دانشجويان انجام شد.