چکیده:
نیمۀ نخست سدۀ ششم میلادی، شمال چین عرصۀ نزاعهای درونی خاندان وی بود و در جنوب، دورهای از صلح و آرامش برقرار بود. خاندان لیان در طی سالهای 502 – 557 بر بخش بزرگی از جنوب چین حکومت میکرد و پایتخت آنها میزبان راهبان و بازرگانان خارجی شده بود. در این دوره منابع تاریخی لیان، اطلاعاتی مهمی از مناسبات چین و ایران در دورۀ ساسانی در اختیار ما میگذارند. علاوه بر لیانشو که گزارشهایی از ارسال سفیر توسط شاه پارس به دربار لیان در سالهای 530، 533 و 535 ارائه میدهد، لیان جیگونتو (Liang Zhigongtu) حاوی پرتره از سفیر پارس و کتیبهای در مورد پارس و سفیر آن است که بسیار جالب است. در این آثار برای نخستین بار اطلاعاتی از نام بنیانگذار سلسله ساسانی و شاهزاده-ای موسوم به کیتو آورده شده است که در نوع خود منحصر به فرد است. با توجه به اهمیت این منابع و ناشناخته ماندن آنها، مقاله حاضر سعی دارد تا به روش تحلیلی-توصیفی اطلاعات آنها را با یکدیگر مقایسه و بررسی کند. همچنین درحالیکه خسرو انوشیروان در واپسین سالهای حکومت قباد ساسانی عملا ادارهکننده کشور بود، تطبیق کتیبۀ فوق با متون پهلوی و اسلامی گویای این است که شاهزاده «کیتو» در کتیبۀ جیگونتو همان خسرو اول است.
In the first half of the sixth century AD, northern China was riven by internal conflict, and in the south, there was a period of peace. The Liang dynasty ruled large parts of southern China from 502 to 557, and their capital hosted foreign monks and merchants. In this period, the historical sources from the Liang period provide us important information about the relations between China and Iran in the Sassanid period. In addition to Liangshu, which reports that the Persian king sent an ambassador to Liang's court in 530, 533, and 535 A.D., Liang Zhigongtu contains a portrait and an inscription of Sasanian Persia and its ambassador which is very interesting. In these sources, for the first time, information about the name of the founder of the Sassanid dynasty and a prince named Qituo is mentioned, which is unique in its kind. Researchers have not yet paid attention to this information or have not been careful in finding their equivalents. Thus, the present article tries to examine this information. Furthermore, while Khosrow Anushirvan was practically the ruler of the country during the last years of the Sassanid Ghobad rule, the inscription of Zhigongtu mentions Qituo who sent an ambassador to Liang's court. Comparing the above inscription with Pahlavi and Islamic texts implies that this prince is Khosrow I.
خلاصه ماشینی:
پذيراي سفراي شاه پارس بود (,Pulleyblank)؛ اما نگاه دقيق تر بر فصل هاي سوم و پنجاه و چهارم ليان شو گوياي اين است که اين اثر حداقل سه مرتبه از ورود سفراي شاه پارس به دربار امپراتور اوو گزارش داده است که به ترتيب گاهشماري عبارت است از: 波斯國,中大通二年,遣獻佛牙。 سرزمين بوسي(٨) [پارس ]: در سال دوم دورة جون داتون (٩) (٥٣٠ م .
پرسشي که در اينجا مطرح مي شود اين است که چرا ساسانيان براي نخستين بار به دربار حکومتي در جنوب چين سفير اعزام کردند؟ با نگاه به سابقۀ ارتباط ديپلماتيک بين چين و ايران مشخص مي شود که ساسانيان همواره از طريق مسير شمالي جادة ابريشم سفير به دربار حکومت هاي چيني اعزام مي کردند و هرگز در چند قرن بعد از سقوط سلسلۀ هان سفيري به حکومت هاي جنوبي چين نفرستادند.
در نان شي اطلاعات مربوط به سفر فرستادة خسرو اول به دربار ليان آمده که جالب توجه است : 梁中大通二年,始通江左,遣使獻佛牙。 سرزمين بوسي [پارس ]: در سال دوم دورة جون داتون (٥٣٠ م .
)، اين سرزمين [پارس ] ارتباط خود را با جيان (٢٣) واقع در جنوب رودخانه چان جيان آغاز کرد و فرستادگان خود را به دربار سلسلۀ ليان فرستاد تا دندان هاي بودا را به امپراتور چين پيشکش کند ( :١٩٧٥ ,Li Yanshou .
ساسانيان در دربار ليان الف ) متون چيني همانطورکه اشاره شد علاقۀ خسرو انوشيروان به دريافت دانش و ديگر مظاهر تمدني از تمدن هاي همجوار ايران ساساني، بسيار بود.