چکیده:
تغییرات ساختار اجتماعی و سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد تحت تأثیر دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی کشور قرار دارد، ضمن آنکه این تغییرات متقابلاً بر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران تأثیرگذار بوده است. در این مقاله هدف اصلی بررسی ساختار اجتماعی سیاسی قوم لر استان کهگیلویه و بویراحمد در عصر سلسلۀ پهلوی است. در این پژوهش به طور همزمان از دو روش تاریخی و جامعهشناسی تاریخی استفاده شده است. سیاست اسکان عشایر (تخته قاپو)، تصویب قانون نظام وظیفۀ عمومی، خلع سلاح ایلات، اعمال سیاست پوشش متحدالشکل، و اصلاحات ارضی، پنج محور اصلی سیاست عشیرهای دودمان پهلوی بود که سبب شد موقعیت سیاسی و اجتماعی هرم ایلی دستخوش تغییرات بنیادی شود. کدخدایان قبل از این تدابیر و در عصر خان خانی تابعیت محض از خوانین داشتند و ابواب جمعی آنان محسوب میشدند، در حالی که برنامههای دولت سبب شد کدخدایان در دریافت امتیاز از حکومت همردیف آنها قرار گیرند، قبایل رئیس واحدی نداشته باشند، خوانین هر کدام تدابیر خاص خود را اتخاذ کنند، و عملاً ساختار و هرم ایلی سنتی به هم ریخته شود. بدون تردید این اتفاق مهم ناشی از برنامهها و سیاست دولت بود که با گذشت زمان و بهآهستگی ساختار نظام ایلی را تغییر داد و زمینههای لازم برای نظارت و مهار آن را فراهم کرد. پژوهش پیش رو نشان میدهد که ساختار اجتماعی سیاسی ایلات کهگیلویه و بویراحمد در فرآیند این تحولات از الگوی خاصی پیروی کرد، به طوریکه توانست تا پایان دهۀ اول قرن چهاردهم هجری شمسی در برابر فشار دولت مرکزی مقاومت کند.
The Change in the Social and Political Structure of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad tribes during Pahlavi dynasty are affected by social and political changes of country, while these changes have mutually affected social and political development in Iran. In this article, the main purpose is to study the socio-political structure of the Lor tribes of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province in the era of the Pahlavi dynasty. In the study both historical and sociological methods have been used simultaneously. The policy of tribes’ settlement (Takht-e Qapoo), the enactment of the military service law, the disarmament of the tribes, and the implementation of the uniform cover policy, as well as land reform, are the four main pillars of the tribal policy of the Pahlavi dynasty, which led to fundamental political, social and structural changes of the power pyramid of the tribes. Prior to these changes, the Kadkhodas were completely subordinate to Khans, while government programs led to weakening of Khans power. This disrupted the traditional tribal structure and power pyramid of tribes. The changes in structure of the tribal system, led to increase of government’s monitoring and control. The political and social structure of the tribes of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad enabled them to withstand the pressure of the central government until the end of the third decade of the 20th century.
خلاصه ماشینی:
سياست اسکان عشاير (تخته قاپو)، تصويب قانون نظام وظيفۀ عمومي، خلع سلاح ايلات ، اعمال سياست پوشش متحدالشکل ، و اصلاحات ارضي، پنج محور اصلي سياست عشيره اي دودمان پهلوي بود که سبب شد موقعيت سياسي و اجتماعي هرم ايلي دستخوش تغييرات بنيادي شود.
پژوهش پيش رو نشان مي دهد که ساختار اجتماعي سياسي ايلات کهگيلويه و بويراحمد در فرآيند اين تحولات از الگوي خاصي پيروي کرد، به طوريکه توانست تا پايان دهۀ اول قرن چهاردهم هجري شمسي در برابر فشار دولت مرکزي مقاومت کند.
پس از معرفي کوتاه خصوصيات سرزميني منطقۀ کهگيلويه و بويراحمد، ساختار اجتماعي و سياسي اين منطقه واکاوي، و سپس تغيير اين ساختار در عصر سلسلۀ پهلوي تحت تأثير تدابير پنج گانۀ اين خاندان ــ اسکان عشاير (تخته قاپو)، تصويب قانون نظام وظيفۀ عمومي، خلع سلاح ايلات ، اعمال سياست پوشش متحدالشکل ، اصلاحات ارضي ــ بررسي مي شود.
ساختار اجتماعي ايلات کهگيلويه و بويراحمد ايل بويراحمد، يکي از بزرگ ترين اتحاديه هاي ايلي ازنظر ساختار سياسي و سازمان اجتماعي است که همچون ديگر ايلات ايران با ويژگي هايي همچون حاکميت خوانين ، زندگي کوچ نشيني وابسته به چراگاه و مراتع ، اقتصاد معيشتي و دام پروري، وحدت قبيله اي و نظام خويشاوندي پدرتباري شناخته مي شود (افشار نادري، ١٣٤٧).
تغيير ساختار اجتماعي سياسي ايل کهگيلويه و بويراحمد در عصر سلسلۀ پهلوي حکومت ها و سلسله هاي حاکم بر ايران در طول تاريخ عرصۀ رقابت و تاخت وتاز ايلي بوده است .