چکیده:
مدت ها پس از آفرینش نخستین رمانها و داستانهای کوتاه فارسی، آثاری پژوهشی در ارتباط با این آثار داستانی به وجود آمد. در این پژوهش شیوۀ تاریخنگاری نخستین تاریخادبیاتهای داستانی(یعنی تاریخ و تحول ادبیات نوین ایران و پایهگذاران نثر جدید فارسی) که همزمان در خارج از کشور انتشار یافتهاند بررسی شده است. در این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی و بر اساس مؤلفههایی که نگارندگان این پژوهش برای گونۀ تاریخادبیات در نظر گرفتهانذ، گفتمان این دو اثر بررسی شده است. نتایج نشان میدهد علوی و کامشاد بدون تأثیرپذیری از ایدئولوژی حاکمیت وقت و با هدف یافتن پیوندهای دو سویه ادبیات و رویدادهای سیاسی روز آثار ادبی را بررسی کردهاند. البته به دلیل نداشتن یک الگو و طرح دقیق برای نگارش اثر خود، بیشک با کاستیهایی همراه هستند؛ ضعف ساختاری در چینش مطالب، نداشتن الگوی خاص در شرححال نویسی، نپرداختن به سبک ادبی آثار و تحلیل نکردن جنبۀ ادبی و هنری آثار ادبی، ساختارمند نبودن برخی مؤلفهها، استفاده از منابع درجه دوم و سوم، مبنا قرار دادن گزینشهای آثار انتقادی پیشین ازجمله این ضعفهاست که اغلب به علت دوری از بافت و زمینههای نهادی مرتبط با آثار ادبی است که این مساله آسیب چشمگیری به این دو تاریخادبیات وارد ساخته است.
Long after the creation of the first Persian novels and short stories, research works were created in connection with these works of fiction. In this study, the method of historiography of the first history of fiction (ie “The History and Evolution of Modern Iranian Literature and The Founders of Modern Persian Prose”) that have been published abroad at the same time has been investigated. In this article, with a descriptive-analytical approach and based on the components that the authors of this research have considered for the type of literary history, the discourse of these two works has been studied. The results show that Alavi and Kamshad studied literary works without being influenced by the ideology of the government of the time and with the aim of finding two-way links between literature and current political events. Of course, they have their drawbacks; structural weaknesses in the arrangement of materials, not addressing the literary style of works and not analyzing the literary and artistic aspects of literary works, using second- and third-degree sources, basing on selections of previous critical works are among these weaknesses, often due to distance from institutional contexts and contexts are related to literary works, which has caused significant damage to these two histories of literature.
خلاصه ماشینی:
بـا رویکردهـا و شـیوه هـای متفاوت نگاشتند و در انواع گوناگون کتاب ، مقاله و پایان نامه منتشـر سـاختند؛ در ایـن مقالـه اولین تاریخ ادبیات هایی کـه در زمینـۀ ادبیـات داسـتانی فارسـی تـألیف شـده انـد بررسـی و نقد میشود؛ پایه گذاران نثر جدید فارسی از حسن کامشاد و تـاریخ و تحـول ادبیـات نـوین ایـران از حسـن کامشـاد.
بزرگ علوی در مقدمۀ اثرش اشاره میکند که به دلیل دوری از وطن و کمبـود زمان به همه آثار یا شاعران و نویسندگان نپرداخته است و کامشـاد نیـز نشـان مـیدهـد کـه گزینش رمان های تاریخی در پژوهش وی بر اساس گـزینش یـان ریپکـا انجـام شـده اسـت ؛ (ص ٧٣) به طور کل ایـن دو مؤلـف بـا توجـه بـه کتـاب هـای ادوارد بـراون ، یـان ریپکـا و رشید یاسمی به گزینش آثار پرداخته اند.
٥. نتیجه گیری در این پژوهش بررسی شیوة تالیف تاریخ نگاری نخستین تاریخ ادبیات های ادبیات داسـتانی؛ یعنی کتاب تاریخ و تحـول ادبیـات نـوین ایـران و کتـاب پایـه گـذاران نثـر جدیـد فارسـی نشان میدهد که بـزرگ علـوی و کامشـاد بـا هـدف یـافتن پیونـدهای دو سـویه ادبیـات و رویدادهای سیاسی روز آثار ادبی را بررسی کرده اند؛ بـزرگ علـوی از ایتـدا تـا انتهـای اثـر، پایبند به هدف خود بوده است ؛ ولی کامشاد در ایـن زمینـه موفـق عمـل نکـرده اسـت ؛ وی معمولا پس از شرح اوضاع اجتماعی و توصیف مختصر آثار، به نقد و تحلیلی بسیار کلـی و در حد چند سطر بسنده میکند و به ارتباط این دو بخش نمیپردازد.