چکیده:
مسئله حجاب از موضوعات چالشبرانگیز در عصر حاضر است و نویسندگان مختلف با رویکردهای متفاوت در رد و تأیید آن مطالبی را نگاشتهاند. کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر(ص) نوشتة امیرحسین ترکاشوند، با رویکرد نفی الزام حجاب شرعی و با استناد به گزارشهای روایی، تاریخی و فقهی به رشتة تحریر درآمده است. وی مدعی است که شریعت دربارة پوشش زنان حکمی ندارد و تأکید روایات بر حجاب بانوان ناظر به رعایت عرف جامعه و نیز تمایز از کنیزان بوده است. تاکنون تحلیلی تفصیلی دربارة دیدگاه نویسنده در خصوص پوشش مو و مستندات تاریخی و روایی آن صورت نگرفته است؛ ازاینرو نوشتة حاضر، با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی مستندات مسئله پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که برداشت نویسنده از روایات ناظر بر پوشش حضرت زهرا(س) و زنان حاضر در کربلا، یکجانبه و با سیرة رفتاری آنها ناسازگار است. عمده شواهد ارائهشده برای عدم وجوب پوشش کنیز، دچار ضعف سندی و یا تعارض با سایر ادله است و تفسیر نویسنده از آیة 59 سورة احزاب نیز افزونبر تضاد با روح مساوات اسلامی، مورد انکار بسیاری از مفسران فریقین قرار گرفته است. در پایان، شواهدی چون برداشت معنای پوشش موی سر از واژة «جلباب» توسط عموم زنان مهاجر و انصار و روایات فراوانی که در این باره وجود دارد، وجوب پوشش موی سر اثبات شده است. ضمن رد استدلالات این کتاب و بیان سایر مستندات، وجوب شرعی پوشش موی سر را اثبات کرده است.
Hijab is one of the most challenging issues in the present time, and various authors with different approaches have written for and against its religious necessity. “Islamic Code of Hijab at the Time of the Prophet (PBUH)” written by Amir Hossein Torkashvand denies the religious necessity of hijab for women based on narrative, historical, and jurisprudential reports. He claims that the Shari'a does not have a ruling on women's clothing, and that the narrations' putting emphasis on women's hijab was related to the observance of society's custom, and that free women covered their hair to distinguish themselves from slaves. So far, there is no comprehensive analysis of the author's historical and narrative evidences on the issue of women’s hair covering. Therefore, using an analytical-descriptive method, the present article analyzes the arguments of the book. The results of this survey show that the author’s perception of the hadiths relating to the hijab of Lady Fatimah Zahra (S) and women in Karbala is unilateral and incompatible with their code of behavior. Most of evidences against the obligation of hijab for female slaves suffer from weak isnad and inconsistency with other arguments, and the author’s interpretation of al-Ahzab:59 violates the Islamic equality and is rejected by many Shi'a and Sunni exegetes. Finally, some counter-arguments, such as the perception of “khimar” by the most of the women of Muhajir and Ansar and many hadiths concerning the subject, prove the necessity of hijab for women in Islamic shari'a and reject the arguments mentioned in the book.
خلاصه ماشینی:
ضمن اينکـه براساس نقلي ديگر حضرت در ايام غصب فدک، در مسجد مدينه حاضـر شـدند و بـه دسـتور ايشان در مسجد پرده اي آويخته شد و در پس آن خطبۀ فدکيه را خواندند و به صـورت مسـتقيم در مقابل مردان سخنراني نکردند، با اينکه تمام بدنشان توسط مذکور برداشت ميشود اين اسـت که دعا يا نفرين کردن زنان با چنين هيأتي، روشي براي ابراز استيصال و درماندگي بـراي جلـب رحمت خداوند است ، چنانکه از ساير روايات نيز برداشت ميشـود کـه ائمـه بـه زنـان دسـتور ميدادند در پشت بام منزلشان (کـه حـريم خصوصـي آنهاسـت ) ايـن گونـه حاجـت خـود را از خداوند بخواهند (مجلسي، ١٤٠٣ق ، ج ٨: ٣٤٢).
در ضمن با وجود ادعاي نويسندٔە کتاب که سعي دارد تمام کنيزان آن دوران را بـه صـورت بيحجاب ترسيم کند، بايد گفت که چنـين برداشـتي درسـت بـه نظـر نمـيرسـد و برخـي گزارش هاي تاريخي بر عدم صحت آن حکم ميکند، براي نمونه سخنراني حضرت زينـب در مقابل يزيد شاهد خوبي بر اين مسئله است ، آنجا که ايشان بـه يزيـد مـيفرماينـد: «آيـا عادلانه است که زنان و کنيزان تو پرده نشين باشند و دختران رسول خدا(ص ) را به اسـارت ببري؟» (ابن طيفور، بيتا: ٢١).
مفهوم مقنعه و خمار نويسندٔە کتاب حجاب شرعيدرعصرپيامبر(ص ) ادعا ميکند، واژٔە «مقنعه » و «خمـار» کـه در روايات و گزارش هاي تاريخي بيان شده است ، بـه معنـايي کـه امـروزه از آنهـا متوجـه ميشويم که زنان به وسيلۀ آنها سر و گردن خود را ميپوشانند نيست ؛ بلکه معنايي معادل بـا عمامـه داشـته اسـت کـه زنـان آزاد در آن دوران بـراي تمـايز از کنيـزان روي سـر خـود ميگذاشتند.