چکیده:
در علم حقوق هر واژهای دارای مفهوم اصطلاحی خاص خود بوده که با سایر مفاهیم متفاوت میباشد و هر کدام میبایست به صورت جداگانه و از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. ابراء و هبه طلب به مدیون از جمله این مفاهیم حقوقی هستند که هرچند شباهتهایی با یکدیگر داشته ولیکن دو نهاد مجزای حقوقی میباشند. قانون مدنی در ماده 289 به تعریف ابراء و در ماده 795 به تعریف هبه پرداخته است و همچنین هبه طلب به مدیون را در ماده 806 پذیرفته است و همین امر بیانگر این است که هم ابراء و هم هبهی طلب به مدیون در نظام حقوقی ایران به تبعیت از فقه پذیرفته شده است و برخلاف ادعای برخی حقوقدانان دو نهاد حقوقی کاملا جداگانه با ماهیت متفاوت هستند و هر کدام آثار حقوقی متفاوتی میتوانند داشته باشند. این نوشتار ضمن اشاره به ماهیت ابراء و هبه طلب به مدیون در پی بررسی شباهتها و تفاوتهای این دو نهاد حقوقی میباشد.
خلاصه ماشینی:
به دلیل وجود تفاوت در ماهیت که بین ابراء و هبه ی طلب به مدیون وجود دارد آثار متفاوتی ممکن است بر آن بار شود از جمله اینکه می دانیم که ابراء سقوط طلب پرداخت نشده است و نباید آن را در حکم پرداخت دین شمرد (کاتوزیان، 1390، 473) چرا که ابراء نوعی اسقاط دین است و انتقال ملکیتی با ابراء رخ نمی دهد در واقع انگار طلبکار مال کلی خود را اتلاف می کند و به کسی چیزی تملیک نمی کند که در حکم وفای به عهد از جانب متعهد باشد.
پس دیدیم که ابراء ذمه در حکم پرداخت دین نمی باشد اما وقتی هبه ی طلب به مدیون واقع می شود پس از انتقال طلب به مدیون دین از جهت مالکیت مافی الذمه ساقط می شود و نوعی تملیک صورت می گیرد بنابراین در حکم دریافت طلب از ناحیه متعهدله است پس اگر زن مهریه خود را (که مال کلی فی الذمه است) به مرد ببخشد سپس شوهر پیش از نزدیکی او را طلاق دهد زن باید نیمی از مهر را پرداخت کند.